فضائل اهل بیت علیهم السلام

روایات حاوی فضائل های بی شمار اهل بیت علیهم السلام

فضائل اهل بیت علیهم السلام

روایات حاوی فضائل های بی شمار اهل بیت علیهم السلام

مشخصات بلاگ
فضائل اهل بیت علیهم السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

در این وبلاگ روایاتی حاوی فضائل بی شمار اهل بیت علیهم السلام گذاشته میشود ... تا بتوانیم اهل بیت علیهم السلام و جایگاهشان را بهتر بشناسیم و درک کنیم .

باشد تا رستگار شویم یاعلی مدد

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

قطره ای از فضائل اهل بیت علیهم السلام

فضائل امیرالمومنین علیهم السلام

مناقب امیرالمومنین علیهم السلام

مناقب حضرت فاطمه سلام الله علیها

فضائل حضرت فاطمه سلام الله علیها

فضائل امام زمان (عج)

مناقب امام جواد علیهم السلام

فضائل امام جواد علیهم السلام

قطره ای از فضائل امام حسین علیهم السلام

مناقب امام حسن علیهم السلام

فضائل امام حسن علیهم السلام

مناقب امام زمان(عج)

مناقب امام رضا علیهم السلام

فضائل امام رضا علیهم السلام

مناقب امام کاظم علیهم السلام

فضائل امام کاظم علیهم السلام

فضائل امام صادق علیهم السلام

مناقب امام صادق علیهم السلام

مناقب امام هادی علیهم السلام

فضائل امام هادی علیهم السلام

مناقب امام حسین علیه السلام

فضائل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

مناقب اهل بیت علیهم السلام

فضائل امام حسین علیهم السلام

مناقب امام محمد باقر علیهم السلام

فضائل امام محمد باقر علیهم السلام

فضائل حضرت عباس علیهم السلام

فضائل حضرت فاطمه س

مناقب مسلم بن عقیل علیهم السلام

فضائل مسلم بن عقیل علیهم السلام

۳۰ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امام رضا علیه السلام


روایت شده است : آن حضرت پیراهن سبز رنگ خود را که از پشم نرم و نازک تهیّه شده بود به دعبل مرحمت نمود و فرمود :

 احتفظ بهذا القمیص، فقد صلّیت فیه ألف لیلة [فی کلّ لیلة] ألف رکعة ، وختمت فیه القرآن ألف ختمة.(1)

 این پیراهن را خوب نگهدارى کن ، من هزار شب در آن هر شبى هزار رکعت نماز خوانده‏ ام ، و در آن هزار مرتبه قرآن را ختم کرده‏ ام .


پی نوشت :


1) امالى طوسى : 359 ح 89 مجلس 12، بحار الأنوار : 238/49 ح7، و 222/83 ح7.


منبع :

کتاب قطره ای دریای فضائل اهل بیت علیهم السلام

جلد اول

بخش مناقب امام رضا علیه السلام

روایت دوم

بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امام کاظم علیه السلام


روایت شده است که : به امام صادق علیه السلام عرض کردند : دوستى شما به فرزندت موسى علیه السلام چقدر است ؟

 فرمود : وددت أن لیس لی ولد غیره حتّى لایشرکه فی حبّی له أحد.

 دوست داشتم غیر از او فرزندى نمى‏ داشتم تا در دوستى من با او شرکت نمى‏ کرد ، و همه محبّت و دوستى من از آنِ او بود .(کشف الغمّة: 207/2، بحار الأنوار : 209/78 ح 78)


منبع :

کتاب قطره ای از دریای فضائل اهل بیت علیهم السلام

جلد اول

بخش مناقب امام کاظم علیهم السلام

روایت دوم

بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امام جعفر صادق علیه السلام


کلینى رحمه الله در کتاب «کافى» مى‏ گوید : امام صادق علیه السلام وارد حمّام شدند ، حمّامى عرض کرد : حمّام را براى شما خالى و خلوت کنم ؟

 فرمود : لا حاجة لی فی ذلک، المؤمن أخفّ من ذلک .

 احتیاجى به آن نیست ، مؤمن امرش سبکتر و آسانتر از این‏ها است .(الکافى: 503/6 ح 37، بحار الأنوار : 47/47 ح 69.)


منبع :

کتاب قطره ای از دریای فضائل اهل بیت علیهم السلام

جلد اول

بخش مناقب امام جعفر صادق علیه السلام

روایت دوم

بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امام محمد باقر علیه السلام


در مکارم اخلاق آن حضرت :  مردى از اهل شام با امام باقر علیه السلام رفت و آمد داشت و از دشمنان آن حضرت بود ، وى علّت رفت و آمد خود را اخلاق خوب و روش نیکوى امام علیه السلام ذکر کرد و به آن حضرت گفت : شما را مى‏ بینم که مردى فصیح هستى ، یعنى صریح و روشن مطالب را بیان مى ‏کنى و همه آداب را رعایت مى ‏نمایى ، و الفاظ نیکو بر زبان جارى مى ‏سازى ، بخاطر این ویژگى‏ ها با شما رفت و آمد مى ‏کنم و در مجلس شما حاضر مى ‏شوم .(1)

    مردى نصرانى از روى بى‏ ادبى و تمسخر به آن حضرت عرض کرد : أنت بقَر ؟

 امام علیه السلام فرمود : نه من باقر هستم .

 عرض کرد : تو پسر زن طبّاخه یعنى آشپز هستى ؟

 فرمود : آن مهارت و حرفه او بود .

 عرض کرد : تو پسر کنیز سیاه دشنام‏گوى زشت گفتار هستى ؟

 فرمود : إن کنت صدقت غفر اللَّه لها، وإن کنت کذبت غفر اللَّه لک .

 اگر آنچه گفتى راست است خدا او را بیامرزد ، و اگر دروغ گفتى خدا تو را بیامرزد .

    نصرانى چون این بزرگوارى و بردبارى را از آن حضرت مشاهده کرد به حقیقت اسلام اعتراف کرد و مسلمان شد .(2)


پی نوشت :


1) امالى طوسى : 41 ح 71 مجلس 14، بحار الأنوار : 233/46 ح1. ظاهراً مؤلّف رحمه الله این حدیث را از کتاب «سفینة البحار: 118/2» نقل نموده است .

2) مناقب ابن شهراشوب: 207/4 سطر5 ، بحار الأنوار : 289/46 ذیل ح 12.

منبع :
کتاب قطره ای از دریای فضائل اهل بیت علیهم السلام
جلد اول
بخش مناقب امام محمد باقر علیه السلام
روایت دوم

بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امام سجاد علیه السلام


ابو على پسر شیخ طوسى قدّس سرّهما در کتاب «امالى» مى‏ گوید :

    روایت شده است که آن حضرت وقتى از راهى عبور مى‏ کرد اگر پاره‏ سنگى را در وسط راه مى‏ دید ، از مرکب خود پیاده مى‏ شد و آن را با دست مبارک خود کنار مى‏ زد .(امالى طوسى : 673 ح 26 مجلس 36، بحار الأنوار: 74/46 ح 64.)


منبع :

کتاب قطره ای از دریای فضائل اهل بیت علیهم السلام

جلد اول

بخش مناقب امام زین العابدین علیهم السلام

روایت دوم



بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امام حسین علیه السلام


روایت شده است : سه نفر خدمت آن حضرت صلوات اللَّه علیه شرفیاب شدند و از او چنین درخواستى کردند ، وقتى امام حسین علیه السلام به یکى از آنها حدیثى فرمود ، برخاست در حالیکه عقل از سرش پریده بود و واژگون بر روى صورت به راه افتاد و رفت ، و آن دو رفیقش هرچه با او صحبت کردند جوابى به آنها نداد و همگى برگشتند .(  الخرائج: 795/2 ح4 (با تفصیل بیشتر و ذکر سند) ، مختصر البصائر: 107.)


منبع :

کتاب قطره ای از دریای فضائل اهل بیت علیهم السلام

جلد اول

بخش مناقب امام حسین علیهم السلام

روایت دوم

بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امام حسن علیهم السلام


طریحى رحمه الله در کتاب «مجمع البحرین» مى‏ گوید :

    از طریق شیعه و سنّى روایت شده است که پیغمبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم و امیرالمؤمنین علیه السلام هر کدام به امام حسن و امام حسین علیهما السلام مى ‏فرمودند :

 بأبی أنت واُمّی.( مجمع البحرین : 44/1 .) پدر و مادرم فداى شما .


منبع :

کتاب قطرهای از دریای فضائل اهل بیت علیهم السلام

جلد اول

بخش مناقب امام حسن علیهم السلام

روایت دوم


بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل حضرت فاطمه سلام الله علیها


در کتاب «عیون المعجزات» از سلمان رحمه الله نقل کرده است که گفت :

    عمّار به من خبر داد و گفت : آیا مطلب جالب و شگفتى را برایت نقل کنم ؟ گفتم : بلى .

    گفت : علىّ بن ابى طالب علیه السلام را مشاهده کردم که بر حضرت فاطمه علیها السلام وارد شد ، همین‏که فاطمه علیها السلام آن حضرت را دید عرض کرد :

 اُدنُ لاُحدّثک بما کان وبما هو کائن وبما لم یکن إلى یوم القیامة حین تقوم الساعة.

 نزدیک من بیا تا از آنچه در گذشته واقع شده ، و از آنچه در آینده واقع خواهد شد و از آنچه تا روز قیامت هرگز واقع نمى ‏شود برایت خبر دهم .

 عمّار گفت : امیرالمؤمنین علیه السلام را دیدم که با شنیدن این سخن به عقب برگشت ، من هم با او به عقب برگشتم و به همراه او رفتم تا اینکه به محضر پیغمبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم وارد شد .

 رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرمود : اى اباالحسن ! نزدیک بیا .

 على علیه السلام نزدیک پیامبر آمد و نشست ، وقتى آرام گرفت رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم به او فرمود :

 من قضیّه را بگویم یا خودت مى‏ گوئى ؟ على علیه السلام عرض کرد : سخن گفتن شما اى رسول خدا نیکوتر است .

 فرمود : گویا تو را دیدم که بر فاطمه علیها السلام وارد شدى و او برایت چنین و چنان گفت و تو برگشتى .

 على علیه السلام بعد از شنیدن آن عرض کرد : آیا نور فاطمه علیها السلام از نور ما است ؟ فرمود : مگر تو نمى‏ دانى ؟(1)

    على علیه السلام خداوند را براى شکر این نعمت سجده کرد .

    عمّار گوید : على علیه السلام از نزد پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم خارج شد و به طرف خانه فاطمه علیها السلام روان گردید ، و من به همراه آن حضرت بودم تا به خانه حضرت زهرا علیها السلام وارد شدیم .

    فاطمه علیها السلام شروع به سخن کرد و گفت :

 گویا خدمت پدرم رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم رفتى و آنچه به تو گفته بودم براى او نقل کردى ؟

 على علیه السلام فرمود : بلى همینطور است که مى‏ گوئى .

 فاطمه علیها السلام عرض کرد : بدان اى اباالحسن ! خداوند تبارک و تعالى نور مرا آفرید و آن همواره تسبیح خدا مى‏ کرد سپس آن را به درختى از درختهاى بهشت ودیعه نهاد و آن روشن گردید .

 هنگامى که پدرم داخل بهشت گردید ، خداوند به او الهام نمود که از میوه آن درخت بچیند و آن را در دهان خود بچرخاند ، او چنین کرد و خداوند نور مرابه صلب پدرم ، سپس از او به مادرم خدیجه منتقل کرد ، تا اینکه از او به دنیا آمدم ، و من از همان نور هستم .

 أعلم ما کان وما یکون وما لم یکن یا أباالحسن، المؤمن ینظر بنور اللَّه تعالى.

 آنچه در گذشته به وقوع پیوسته و در آینده واقع مى‏ شود و آنچه را که واقع نخواهد شد مى‏ دانم، مؤمن با نور خداوندى به حقیقت هر چیز نگاه مى‏ کند.(2)


پی نوشت :


1) این حدیث و امثال آن و این گونه پرسش‏ها و پاسخ‏ها براى تعلیم و تفهیم دیگران و به منظور بیان حقایق و بالا بردن معرفت مردم است .

2) عیون المعجزات : 54 ، بحار الأنوار : 8/43 ح 11 .


منبع :

کتاب قطره از دریای فضائل اهل بیت علیهم السلام

جلد اول

بخش مناقب حضرت فاطمه سلام الله علیها

روایت دوم


بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امیرالمومنین علیهم السلام


بحرانى قدس سره در تفسیر برهان ذیل آیه شریفه «سَنَشُدّ عَضُدَک بِأخیکَ وَنَجْعَل لَکُما سُلْطاناً»(1) «بازوى تورا به برادرت قوى مى‏ گردانیم و براى شما دو نفر حجّت و برهان و قدرت و توانائى قرار مى‏ دهیم»، از انس نقل‏ کرده است:

رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرستاده خود را به طرف گروهى فرستاد، آنها بر او دشمنى کردند و او را کشتند.

این خبر به آن حضرت رسید، این بار على علیه السلام را به سوى آنها فرستاد، آن حضرت جنگجویان آنها را کشت وباقى مانده آنها را اسیر کرد و وقتى که در برگشتن به نزدیک مدینه رسید پیغمبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم او را ملاقات کرد و دربرگرفت و صورتش را بوسید و فرمود:

بأبی أنت و اُمّی من شدّ اللَّه به عضدى کما شدّ عضد موسى بهارون.

پدر و مادرم فداى کسى که خدا بازوى مرا به سبب او قوى کرد، همان طور که بازوى موسى را به سبب هارون تقویت نمود.(2)


پی نوشت :


1) سوره قصص، آیه 35.

2) تفسیر برهان: 226/3 ح 1، به نقل از تأویل الآیات: 415/1 ح6، بحار الأنوار: 305/38 سطر 4 (با کمى اختلاف) به نقل از المناقب: 228/2.


منبع :

کتاب قطره ای از دریای فضائل اهل بیت علیهم السلام

جلد اول

بخش مناقب امیرالمومنان علیهم السلام

روایت دوم


بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل پیامبر اکرم (ص)


در کتاب «عیون اخبار الرضا علیه السلام» از اباصلت هروى، از حضرت رضا علیه السلام و آن حضرت از پدرانش:، از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کرده اند که رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرمود:

خداوند برتر از من کسى را نیافریده، و گرامى ‏تر از من نزد او کسى نیست.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: عرض کردم یا رسول اللَّه، شما برتر هستید یا جبرئیل؟

فرمود: یا علیّ؛ إنّ اللَّه تبارک وتعالى فضّل أنبیاءَه المرسلین على ملائکته ‏المقرّبین، وفضّلنی على جمیع النبیّین والمرسلین، والفضل بعدی لک یا علیّ، وللأئمّة من بعدک، وإنّ الملائکة لخدّامنا وخدّام محبّینا.

اى على ؛ خداوند تبارک و تعالى پیامبران مرسل را بر فرشتگان مقرّب خود برترى داده ‏است و مرا بر تمام پیغمبران و رسولان برترى داده است و بعد از من فضل و برترى براى توو امامان بعد از تو است و همانا فرشتگان خدمتگزار ما و دوستان ما هستند.

اى على، فرشتگانى که عرش باعظمت الهى را بر دوش گرفته اند و آنها که اطراف عرشند به حمد و ستایش ‏پروردگار او را تسبیح مى‏ کنند و براى آنها که ایمان به ولایت ما اهل بیت آورده اند از خدا آمرزش مى‏ طلبند.

یا علیّ، لولا نحن ما خلق اللَّه آدم، ولا حوّاء، ولا الجنّة ولا النار، ولا السماء ولا الأرض.

اى على، اگر ما نبودیم خدا آدم و حوّا، بهشت و دوزخ، آسمان و زمین را نمى ‏آفرید.

چگونه ما برتر از فرشتگان نباشیم در حالى که نسبت به معرفت پروردگار و تسبیح و تهلیل و تقدیس او از آنها پیشى گرفتیم، زیرا اوّل چیزى که خداوند آفرید ارواح ما بود، ما را به توحید و ستایش خود گویا نمود، سپس فرشتگان‏ را آفرید، آنها وقتى ارواح ما را نور یگانه اى مشاهده کردند امر ما را بزرگ شمردند،  ما تسبیح حق تعالى کردیم تا بدانند که ما خلقى هستیم که آفریده شده ایم و او منزّه از صفات ما است، به تسبیح ما فرشتگان تسبیح گفتند و او را از صفات ما پاک و منزّه دانستند.

و وقتى عظمت شأن ما را مشاهده کردند حق تعالى را تهلیل کردیم تا فرشتگان بدانند خدائى جز خداى ‏بى‏ همتا نیست و ما بندگان او هستیم و خدائى نیستیم که همراه با او یا بعد از او عبادت ما واجب باشد، پس فرشتگان «لا إله إلاّ اللَّه» گفتند، و وقتى بزرگى محلّ و موقعیّت ما را مشاهده کردند تکبیر گفتیم تا فرشتگان بدانند خداوند بزرگتر از آن است که کسى جز به سبب او به شأن و مقام بزرگى برسد.

و وقتى عزّت و قوّت ما را مشاهده کردند گفتیم: «لا حول ولا قوّة إلّا باللَّه» تا اینکه فرشتگان بدانند هیچ نیرو و قدرتى جز بسبب خداوند نیست. و وقتى نعمتى را که خدا بما داده و وجوب اطاعت ما را مشاهده کردند گفتیم: الحمد للَّه، تا فرشتگان بدانند حمد و ستایش به خاطر نعمت‏ها سزاوار پروردگار متعال است، آنها هم گفتند : الحمد للَّه.

پس فرشتگان به سبب ما به شناخت توحید، تسبیح، تهلیل، تحمید و تمجید خداوند هدایت شدند.

ثمّ إنّ اللَّه تبارک وتعالى خلق آدم فأودعنا صلبه، وأمر الملائکة بالسجود له‏ تعظیماً لنا وإکراماً،

سپس خداوند تبارک و تعالى آدم را آفرید و ما را در صلب او به ودیعه‏ نهاد و آنگاه فرشتگان خود را دستور داد تا او را به خاطر تعظیم و بزرگداشت ما که در صلب‏ او بودیم سجده کنند.

پس سجود آنها براى خداوند بخاطر عبادت و پرستش و براى آدم بخاطر اطاعت پروردگار و احترام او بود، زیراما در صلب او بودیم، پس چگونه ما برتر از فرشتگان نباشیم در حالی که همه آنها به آدم سجده(1) کردند.(2)

و بعضى از مدح کنندگان چه نیکو سروده اند:

تصاعدت فی مراقی العزّ رتبتهم               فظنّ أنّهم للَّه أقران

           فلاتقس فضلهم للأنبیاء أجل                فإنّ سلمانهم بعد تصغیر سلیمان

رتبه ایشان در درجات عزّت و عظمت بالا رفت که گمان مى ‏رفت براى خداوند اینها قرین باشند.

فضل و برترى آنها را با انبیاء قیاس نکن، همانا سلمانِ آنها را اگر کوچک کنى سلیمان‏ مى‏ شود.


پی نوشت :


1) علاّمه مجلسى رحمه الله تحقیقى درباره این سجود نموده و آن را توضیح داده است. به بحار الأنوار: 140/11مراجعه کنید.

2) عیون اخبار الرضا علیه السلام: 204/1 ح 22، کمال الدین: 254/1 ح 4، علل الشرایع: 5/1 ح 1، بحار الأنوار:335/26 ح 1 و 303/60 ح 16 (قسمتى از روایت)، تأویل الآیات: 876/2 ح 9، منتخب الأثر: 61 ح 1،إرشاد القلوب: 403.


منبع :

کتاب قطره ای دریای فضائل اهل بیت علیهم السلام

جلد اول

بخش مناقب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم

روایت دوم