فضائل اهل بیت علیهم السلام

روایات حاوی فضائل های بی شمار اهل بیت علیهم السلام

فضائل اهل بیت علیهم السلام

روایات حاوی فضائل های بی شمار اهل بیت علیهم السلام

مشخصات بلاگ
فضائل اهل بیت علیهم السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

در این وبلاگ روایاتی حاوی فضائل بی شمار اهل بیت علیهم السلام گذاشته میشود ... تا بتوانیم اهل بیت علیهم السلام و جایگاهشان را بهتر بشناسیم و درک کنیم .

باشد تا رستگار شویم یاعلی مدد

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

قطره ای از فضائل اهل بیت علیهم السلام

فضائل امیرالمومنین علیهم السلام

مناقب امیرالمومنین علیهم السلام

مناقب حضرت فاطمه سلام الله علیها

فضائل حضرت فاطمه سلام الله علیها

فضائل امام زمان (عج)

مناقب امام جواد علیهم السلام

فضائل امام جواد علیهم السلام

قطره ای از فضائل امام حسین علیهم السلام

مناقب امام حسن علیهم السلام

فضائل امام حسن علیهم السلام

مناقب امام زمان(عج)

مناقب امام رضا علیهم السلام

فضائل امام رضا علیهم السلام

مناقب امام کاظم علیهم السلام

فضائل امام کاظم علیهم السلام

فضائل امام صادق علیهم السلام

مناقب امام صادق علیهم السلام

مناقب امام هادی علیهم السلام

فضائل امام هادی علیهم السلام

مناقب امام حسین علیه السلام

فضائل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

مناقب اهل بیت علیهم السلام

فضائل امام حسین علیهم السلام

مناقب امام محمد باقر علیهم السلام

فضائل امام محمد باقر علیهم السلام

فضائل حضرت عباس علیهم السلام

فضائل حضرت فاطمه س

مناقب مسلم بن عقیل علیهم السلام

فضائل مسلم بن عقیل علیهم السلام

۱۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم 



فضائل امام حسن مجتبی علیه السلام


 محمّد بن جریر طبرى رحمه الله از محمّد بن حجاره نقل مى‏ کند که گفت :


    امام حسن مجتبى علیه السلام را دیدم در حالى که عدّه ‏اى آهو از کنار او مى ‏گذشتند. امام علیه السلام آنها را صدا زد ، همگى جواب دادند و در مقابل او حاضر شدند .


    عرض کردیم : اى فرزند رسول خدا ! اینها حیوانات وحشى هستند ، معجزه ‏اى آسمانى به ما نشان بده .


    امام علیه السلام به آسمان نگاه کرد ، گویا درهاى آن باز شد ، نورى فرود آمد و همه خانه‏ هاى مدینه را احاطه کرد ، آنگاه خانه ‏ها شروع به لرزیدن کرد که نزدیک بود خراب شود .


    عرض کردیم : اى فرزند رسول خدا ! آن را برگردان .


    امام علیه السلام فرمود : نحن الأوّلون والآخرون، ونحن الآمرون، ونحن النور، ننوّر الروحانیّین، ننوّر بنور اللَّه ونروّح برَوحه، فینا مسکنه وإلینا معدنه، الآخر منّا کالأوّل، والأوّل منّا کالآخر.


 ما اوّل هستیم که آفرینش با ما آغاز شده ، و ما آخر هستیم که هستى با ما پایان مى ‏پذیرد ، و ما فرمانروایانى هستیم که امر ما را همه موجودات تکویناً اطاعت مى ‏کنند ، ما نورى هستیم که فرشتگان را روشنى مى‏ بخشیم، به نور خداوند آنها را منوّر و به بشارت الهى آنها را مسرور مى ‏گردانیم ، جایگاه نور خداوندى در ما و معدن آن به سوى ما است . اوّل ما مانند آخر ما ، و آخر ما همانند اوّل ما است . 


منابع :


نوادر المعجزات: 103 ح 8 ، دلائل الامامة: 168 ح 13، مدینة المعاجز: 236/4 ح 19.


بسم الله الرحمن الرحیم 



فضائل حضرت خدیجه سلام الله علیها



روزی حضرت آدم (علیه السلام) در بهشت، نگاهش به نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) افتاد و برگشت گفت:


... مِمَّا فضل الله بِهِ ابْنی عَلیّ أَن زَوجته خَدِیجَة کَانَت عونا لَهُ على تَبْلِیغ أَمر الله عز وَجل وَأَن زَوْجَتی کَانَت عونا لی على الْمعْصِیَة ....



یکی از چیزهایی که خداوند به فرزندم محمد (صل الله علیه و آله و سلم) فضیلت داده است و به من نداده است، این است که همسرش حضرت خدیجه (سلام الله علیها)، کمک کار او بود در تبلیغ امر الهی؛ ولی همسر من حوا، کمک کار من بود در معصیت.


منابع :


 

عمدة القاری شرح صحیح البخاری ج1 ص63 المؤلف: أبو محمد محمود بن أحمد بن موسى بن أحمد بن حسین الغیتابى الحنفى بدر الدین العینى (المتوفى: 855هـ)، الناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، عدد الأجزاء: 25.



بسم الله الرحمن الرحیم 


فضائل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله 



برقى رحمه الله در کتاب «محاسن» از امام باقر علیه السلام نقل مى‏ کند که فرمود:


هنگامى که قیامت فرا رسد خداوند تمام مخلوقاتش را از ابتداى خلقت تا انتهاى آن در محلّى جمع کند، ندا کننده ‏اى در آن هنگام فریاد برآورد: هر کس بر رسول اکرم صلى الله علیه وآله وسلم حقّى دارد بپا خیزد، پس عدّه ‏اى از جا برخیزند، از آنها سئوال شود: حقّ شما بر پیامبر چیست؟


در جواب مى‏ گویند: کنّا نصل أهل بیته من بعده.


ما بعد از آن حضرت به اهل بیت او احسان مى ‏کردیم.


به آنها گفته شود: اذهبوا فطوفوا فی الناس فمن کانت له عندکم ید فخذوا بیده‏ فأدخلوه الجنّة.


بروید و در میان مردم بگردید هر کس به شما لطفى کرده و نعمتى بخشیده دست او راگرفته وارد بهشت کنید.(1)


در روایت دیگرى از آن حضرت نقل شده است که فرمود:


من اصطنع إلى أحد من أهل بیتی یداً اُکافیه یوم القیامة.(2)


هر کس به یکى از اهل بیت من نعمتى بخشیده و احسانى کرده فرداى قیامت من او راپاداش خواهم داد.


منابع :


1) المحاسن: 47 ح 109، وسائل الشیعة: 558/11 ح 9، بحار الأنوار: 228/26 ح 4 به نقل از تفسیر قمى.


2) المحاسن: 48 ح 111، بحار الأنوار: 228/26 ح 6.


بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امام زین العابدین علیه السلام


روایت شده است : مادر آن حضرت بنام شهربانو «شاه زنان»(1) که دختر یکى از پادشاهان عجم بنام یزدجرد بود در هنگام ولادت و زایمان آن حضرت از دنیا رفت ، و بعد از آن زن دیگرى سرپرستى و پرورش او را به عهده گرفت ، و امام علیه السلام او را مادر مى ‏نامید .

    نقل شده است : امام سجّاد علیه السلام با این زن در یک کاسه غذا نمى‏ خورد ، و وقتى به آن حضرت عرض کردند : شما که نیکوکارترین مردم هستید چرا با این مادر هم ‏غذا نمى ‏شوید در حالى که او دوست دارد با شما هم‏ غذا شود؟ امام علیه السلام در جواب فرمود :

 أکره أن تسبق یدی إلى ما سبقت إلیه عینها، فأکون عاقّاً لها.

 نمى‏ پسندم دست من به لقمه ‏اى پیشى بگیرد که او پیش از من به آن نظر افکنده است ، و در نتیجه با این عمل خاطر او را آزرده کنم و عاق او گردم .(2)

    و وقتى فقیر و مستمندى نزد او مى‏ آمد مى ‏فرمود :

 مرحباً بمن یحمل زادی إلى الآخرة .

 خوش آمدى اى کسى که بار آخرت و توشه فرداى مرا به دوش مى‏ گیرى .(3)


رو نوشت :


1) او دختر یزدجرد بن شهریار بن کسرى پادشاه روم بوده است .

    در کتاب «روضة الواعظین: 201» نقل کرده است : امیرالمؤمنین ‏علیه السلام حریث بن جابر حنفى را فرماندار ناحیه ‏اى از مشرق‏ زمین نمود ، و او دو دختر یزدجرد را به سوى آن حضرت فرستاد ، امیرالمؤمنین علیه السلام یکى از آن دو یعنى شاه زنان را به فرزندش امام حسین علیه السلام بخشید که از او حضرت زین العابدین علیه السلام به دنیا آمد ، و دیگرى را به محمّد بن ابى بکر بخشید که از او قاسم به دنیا آمد ، پس این دو پسرخاله ‏اند .


2) مناقب ابن شهراشوب: 162/4، بحار الأنوار : 93/46 ح82 .


3) کشف الغمّة : 74/2، بحار الأنوار : 98/46 ح 86 .




بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امام جواد علیه السلام


طبرى رحمه الله در کتاب «دلائل الإمامه» از زکریّا بن آدم رحمه الله نقل کرده است که گفت: در خدمت حضرت رضا علیه السلام بودم که حضرت جواد علیه السلام را در حالیکه سنّ شریف او کمتر از چهار سال بود نزد او آوردند ، دست خود را بر زمین زد و سر خود را به طرف آسمان بلند کرد و مدّتى در فکر فرو رفت .

    حضرت رضا علیه السلام فرمود :

 بنفسی أنت، فیم طال فکرک .

 فدایت شوم ، در چه باره این قدر فکر مى‏ کنى؟

 عرض کرد: فیما صُنع باُمّی فاطمة علیها السلام أما واللَّه لاُخرجنّهما ثمّ لاُحرقنّهما ثمّ لاُذرینّهما ثمّ لأنسفنّهما فی الیمّ نسفاً .

 در آن رفتار زشت و ظالمانه ‏اى که با مادرم فاطمه علیها السلام نمودند، بخدا قسم آن دو ظالم را از قبر بیرون مى ‏آورم، بدن آنها را به آتش مى‏ سوزانم، و خاکسترش را بر باد مى ‏دهم ، و آن‏ها را در دریا سرازیر مى‏ کنم.

 حضرت رضا علیه السلام او را در برگرفتند و بین دو چشمان مبارک او را بوسیدند و فرمودند: پدر و مادرم بفدایت، تو شایسته و سزاوار منصب امامتى .


منابع :


نوادر المعجزات: 183 ح 10، دلائل الإمامة: 400 ح 18، بحار الأنوار : 59/50 ح 34، مدینة المعاجز: 324/7 ح 55 .



بسم الله الرحمن الرحیم

کرامات حضرت عباس علیه السلام


در رابطه با مردی که از ناحیه ی اجنه مضروب شده بود و هر دو پایش از ران و هر دو دستش از بازو قطع بود و پس از تفاصیل بسیار و برخوردهای گوناگون معلوم می شود بر اثر عدم رعایت (حرمت) شب و روز عاشورای حسینی بوده، تا اینکه بالاخره پولی فرستاد برای شیعیان نخاوله در مدینه ی طیبه و پیغام داد به آنها که اقامه ی عزاداری حضرت سیدالشهداء امام حسین علیه السلام را بنمایند و ترتیب مجلس سوگواری بدهند و برای رفع کسالت او دعا کنند، آنها هم مجلس را برپا کرده بودند و متوسل شده بودند به حضرت اباالفضل العباس علیه السلام حال از زبان خودش بشنوید:

شخص مضروب، که از توسل اطلاعی نداشت، می گوید: در عالم رؤیا حضرت اباالفضل علیه السلام را دیدم که به بالین من آمدند و مرا به خاطر آنکه آنها برای من به ایشان توسل پیدا کرده بودند شفا دادند، در نتیجه به عزاداری حضرت سیدالشهداء معتقد شدم و همیشه ایام عاشورا مجلس ذکر مصیبت تشکیل می دهم.

منبع :

شبهای مکه صفحه 242

بسم الله الرحمن الرحیم


عبور از سختی ها و مشکلات با نام مبارک امیرالمومنین علیه السلام

ﺭﻭﺯﻯ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﺭﺍﻫﻰ ﻣﻰ ﮔﺬﺷﺖ، ﻳﻚ ﻧﻔﺮ ﻳﻬﻮﺩﻯ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻳﻬﻮﺩﻳﺎﻥ ﺧﻴﺒﺮ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺷﺪ، ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﺭﺍﻩ ﺑﻪ ﺩﺭّﻩ ﺍﻯ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺳﻴﻞ ﺁﺏ ﺯﻳﺎﺩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺭﺳﻴﺪﻧﺪ، ﻳﻬﻮﺩﻯ ﻓﻮﺭﺍً ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺍﻯ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻧﺨﻰ ﻳﺎﭘﺸﻤﻰ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﭘﻴﭽﻴﺪﻩ ﻭ ﺭﻭﻯ ﺁﺏ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﻣﻘﺪﺍﺭﻯ ﻛﻪ ﺭﻓﺖ ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺍﮔﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻣﻦ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻢ ﺗﻮ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺴﺘﻰ ﺍﺯ ﺁﺏ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻯ ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻋﺒﻮﺭ ﻛﺮﺩﻡ.  ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﻗﺪﺭﻯ ﺗﻮﻗّﻒ ﻛﻦ، ﺳﭙﺲ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺍﻯ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﻓﻮﺭﺍً ﺁﺏ ﻣﻨﺠﻤﺪ ﮔﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﺳﻔﺖ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺭﻭﻯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ.

ﻳﻬﻮﺩﻯ ﻛﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﺩﻳﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻗﺪﻡ ﻫﺎﻯ ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﺍﻯ ﺟﻮﺍﻧﻤﺮﺩ ؛ ﭼﻪ ﭼﻴﺰﻯ ﮔﻔﺘﻰ ﻛﻪ ﺁﺏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻨﮓ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻛﺮﺩﻯ؟
ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺗﻮ ﭼﻪ ﭼﻴﺰﻯ ﮔﻔﺘﻰ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺁﺏ ﻋﺒﻮﺭ ﻛﺮﺩﻯ؟
ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﺃﻧﺎ ﺩﻋﻮﺕ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪ ﺑﺈﺳﻤﻪ ﺍﻟﺄﻋﻈﻢ. ﻣﻦ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﺍﻋﻈﻢ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ.
ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﺳﻢ ﺍﻋﻈﻢ ﺧﺪﺍ ﭼﻴﺴﺖ؟
ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﺍﺳﻢ ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺤﻤّﺪ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ.

ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﻣﻦ ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺤﻤّﺪﻡ. ﻳﻬﻮﺩﻯ ﺑﻪ ﺣﻘّﺎﻧﻴّﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺁﻭﺭﺩ.

منبع :

مدینة المعاجز - ج۱- ص۴۳۰

بسم الله الرحمن الرحیم

کرامات حضرت رقیه سلام الله علیها

حاج میرزا علی محدث زاده (وفات: محرم 1396 ه.ق) فرزند حاج شیخ عباس قمی رحمهم الله می فرمود: «به بیماری حنجره مبتلا شدم تا جایی که سخنرانی کردن برایم ممکن نبود. پس از معاینه پزشک، مشخص شد که بعضی از تارهای صوتی ام از کار افتاده و بیماری لاعلاجی است. پزشک دستور استراحت داد و گفت باید تا چند ماه سخنرانی نکنم و حتی با کسی حرف نزنم و اگر چیزی می خواهم، آن را بنویسم. بسیار ناراحت بودم و به شدت احساس درماندگی می کردم.

روزی پس از نماز ظهر و عصر به حضرت سیدالشهداء علیه السلام توسل جستم و عرض کردم: یابن رسول اللّه ! خودداری از سخنرانی برایم خیلی سخت است. من از اول عمر تا به حال، منبر رفته ام، و سال ها از خادمان شما اهل بیت بوده ام، ولی اکنون باید یکباره این لباس نوکری را، کنار بگذارم. افزون بر آن ماه رمضان هم نزدیک است، با دعوت های مردم چه کنم؟

بعد از التماس و خواهش فراوان، در پی این توسل، در عالم رؤیا دیدم در اتاق روشنی نشسته ام، ولی یک طرف آن تاریک است. امام حسین علیه السلام را در آن قسمت روشن اتاق دیدم. در همان حال به حضرت متوسل شدم و مشکلم را عنوان نمودم و بسیار پافشاری کردم. حضرت روبه من کرد و فرمود: «به آن سید که دم در نشسته، بگو چند جمله مصیبت دخترم رقیه را بخواند و شما هم اشک بریزید. ان شاءاللّه خوب می شوید». به طرف در اتاق که نگاه کردم شوهرخواهرم، حاج آقا مصطفی طباطبایی قمی را که از عالمان تهران بود دیدم. ایشان روضه حضرت رقیه علیهاالسلام خواند و من هم مشغول گریه شدم. در همین حالت مرا از خواب بیدار کردند.

روز بعد به همان پزشک متخصص مراجعه کردم. او پس از معاینه ای سرپایی دید اثری از بیماری در حنجره من نیست. خوابم را برای او تعریف کردم. او پس ازشنیدن آن، بی اختیار قلم از دستش افتاد و اشک در چشمانش حلقه زد. سپس گفت: «آقا، این بیماری شما لاعلاج بود و جز شفای اهل بیت علیهم السلام هیچ راه دیگری نداشت .

منبع :

1 . کرامات الحسینیه، علی میرخلف زاده، ج 2، ص 88.


بسم الله الرحمن الرحیم 


فضائل حضرت ام کلثوم سلام الله علیها



رأیت ام کلثوم سلام الله علیها تخالها فاطمه الزهرا سلام الله علیها 


وقار حضرت ام کلثوم سلام الله علیها مانند مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها بود .


منبع :


کامل بهایی از مرحوم عماد الدین طبری جلد 2 صفحه 366

.


بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امام زمان (عج)


شیخ صدوق‏ رحمه الله در کتاب کمال الدین در تفسیر آیه شریفه «هُدىً لِلْمُتَّقین × الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْب»(سوره بقره ، آیه 2 و 3 .) «این قرآن پرهیزکاران را هدایت مى‏ کند، کسانى که به غیب ایمان دارند»، از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود:

 المتّقون: شیعة علیّ‏ علیه السلام والغیب: فهو الحجّة الغائب.

 پرهیزکاران شیعیان حضرت على علیه السلام هستند، و مراد از غیب حجّت غایب است .


منابع :


کمال الدین: 340/2 ح 20 و 18/1 سطر 1، تفسیر برهان : 53/1 ح5 و 181/2 ح1، بحار الأنوار : 52/51 ح 29 و 124/52 ح 8