فضائل اهل بیت علیهم السلام

روایات حاوی فضائل های بی شمار اهل بیت علیهم السلام

فضائل اهل بیت علیهم السلام

روایات حاوی فضائل های بی شمار اهل بیت علیهم السلام

مشخصات بلاگ
فضائل اهل بیت علیهم السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

در این وبلاگ روایاتی حاوی فضائل بی شمار اهل بیت علیهم السلام گذاشته میشود ... تا بتوانیم اهل بیت علیهم السلام و جایگاهشان را بهتر بشناسیم و درک کنیم .

باشد تا رستگار شویم یاعلی مدد

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

قطره ای از فضائل اهل بیت علیهم السلام

فضائل امیرالمومنین علیهم السلام

مناقب امیرالمومنین علیهم السلام

مناقب حضرت فاطمه سلام الله علیها

فضائل حضرت فاطمه سلام الله علیها

فضائل امام زمان (عج)

مناقب امام جواد علیهم السلام

فضائل امام جواد علیهم السلام

قطره ای از فضائل امام حسین علیهم السلام

مناقب امام حسن علیهم السلام

فضائل امام حسن علیهم السلام

مناقب امام زمان(عج)

مناقب امام رضا علیهم السلام

فضائل امام رضا علیهم السلام

مناقب امام کاظم علیهم السلام

فضائل امام کاظم علیهم السلام

فضائل امام صادق علیهم السلام

مناقب امام صادق علیهم السلام

مناقب امام هادی علیهم السلام

فضائل امام هادی علیهم السلام

مناقب امام حسین علیه السلام

فضائل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

مناقب اهل بیت علیهم السلام

فضائل امام حسین علیهم السلام

مناقب امام محمد باقر علیهم السلام

فضائل امام محمد باقر علیهم السلام

فضائل حضرت عباس علیهم السلام

فضائل حضرت فاطمه س

مناقب مسلم بن عقیل علیهم السلام

فضائل مسلم بن عقیل علیهم السلام

۱۱۲ مطلب با موضوع «کتاب قطره ای از دریای فضائل اهل بیت علیهم السلام» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم 

 

جنگ با اهل بیت علیهم السلام جنگ با پیامبر صلی الله علیه و آله

 

 در کتاب «تفسیر امام عسکرى علیه السلام» از آن حضرت نقل شده است که‏ فرمود:

جبرئیل محضر رسول اکرم صلى الله علیه وآله وسلم شرفیاب شد در حالى که آن حضرت عباى سفیدرنگ کوفى را بر روى خود و امیرالمؤمنین، فاطمه، حسن و حسین: کشیده بود و مى‏ فرمود:

اللهمّ هؤلاء أهلی، أنا حرب لمن حاربهم، وسلم لمن سالمهم.

بار پروردگارا ؛ اینها اهل بیت من هستند، جنگ با آنها جنگ با من و صلح و سازش با آنها سازش با من است.

جبرئیل عرض کرد: اى رسول خدا ؛ مرا هم از خودتان قرار دهید. فرمود: تو از ما هستى.

عرض کرد: اجازه مى‏ فرمائید عبا را کنار زده و داخل شوم؟ فرمود: بلى. جبرئیل در آن عبا وارد شد و سپس خارج‏ گردید و به سوى آسمان به طرف ملکوت اعلى که جایگاه فرشتگان است بالا رفت در حالی که به زیبائى ودرخشندگى او افزوده شده بود.

فرشتگان  عرض کردند: با جمالى نورانى‏ تر از سابق که از نزد ما رفتى برگشته اى؟

فرمود: چگونه این طور نباشد در حالی که شرافت یافتم به اینکه از آل محمّد و اهل بیت او قرار داده شدم. فرشتگان در ملکوت آسمانها و حجابها و کرسى و عرش گفتند: این شرف سزاوار تو است که همان طور که گفتى‏ بوده باشى

 

منابع :

 تفسیر امام عسکرى علیه السلام: 376 ح 261، بحار الأنوار: 261/17 و 262، و 343/26 ح 15

 

بسم الله الرحمن الرحیم 

 

امیرالمومنین علیه السلام در زمان حضرت نوح علیه السلام

 

 برسى رحمه الله در «مشارق» نقل کرده است که تاریخ نویسان روایت کرده اند:

رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم نشسته بودند و نزد آن حضرت یکى از پریان بود و از احکام مشکل سئوال مى ‏کرد، همینکه‏ امیرالمؤمنین علیه السلام وارد شد، آن پرى کوچک شد تا مثل گنجشکى گردید سپس گفت: اى رسول خدا ؛ مرا پناه بده. حضرت فرمود:

از چه کسى مى‏ ترسى ؟ گفت: از این جوانى که به طرف ما مى آید ؟ رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: علّت ترس تو چیست ؟

گفت: روزى که طوفان برپا شده بود خواستم کشتى حضرت نوح علیه السلام را غرق کنم، همین جوان بر من ضربه اى زد و دستم را قطع کرد، بعد دست قطع شده اش ‏را نشان داد.

پیغمبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم فرمودند: بلى او همین جوان است

 

منابع : 

 مشارق انوار الیقین: 85، مدینة المعاجز: 142/1 ح 81، الأنوار النعمانیة: 31/1

 

 بسم الله الرحمن الرحیم 

فاطمه سلام الله علیها دین استوار


جابر از امام باقر علیه السلام در تأویل این آیه شریفه «وَذلک دینُ القَیِّمَة»( سوره بیّنه ، آیه 5 ) «این است دین استوار» ، نقل کرده است که فرمود :

 مراد فاطمه علیها السلام است .

منابع :

57) تأویل الآیات: 829/2 ح1، تفسیر برهان : 489/4 ح1.

بسم الله الرحمن الرحیم 


حضرت آدم وقتی حج کرد سر او را چه کسی تراشید ؟



 یوسف بن حاتم شامى در کتاب «الدرّ النظیم» از محمّد بن یحیى نقل کرده است که گفت: روزى یحیى بن اکثم در مجلس واثق خلیفه عبّاسى در حضور دانشمندان سؤالى را مطرح کرد که حضرت آدم وقتى حجّ کرد سر او را چه کسى تراشید؟ کسى از حاضرین نتوانست پاسخ دهد.


    واثق گفت: من کسى را نزد شما حاضر مى ‏کنم که بتواند جواب این سؤال را بگوید، آنگاه شخصى را بسوى امام هادى علیه السلام فرستاد ، امام علیه السلام از او خواست که مرا معاف بدار، ولى بعد از اصرار زیاد او فرمود :


 پدرم از جدّم و او از پدرش و از جدّش نقل کرد که رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرمود:


 أمر جبرئیل أن ینزل بیاقوتة من الجنّة فهبط بها فمسح بها رأس آدم فتناثر الشعر منه، فحیث بلغ نورها صار حرما.


 خداوند تبارک و تعالى به جبرئیل دستور داد که به همراه یاقوتى از بهشت فرود آید، و او فوراً نزد آدم فرود آمد و آن یاقوت را بسر آدم کشید و موهاى سرش ریخت و تا آنجایى که نور آن یاقوت رسید از محدوده حرم گردید.


منابع :


الدرّ المنثور : 56/1 به نقل از کتاب تاریخ بغداد: 56/12، بحار الأنوار : 50/99 ح 50 ، المستدرک: 330/9 ح5 .


بسم الله الرحمن الرحیم 


وجه الله


سیّد شرف الدین رحمه الله در کتاب «تأویل الآیات» از داود بن کثیر نقل مى ‏کند که گفت : به امام صادق علیه السلام عرض کردم : آیا مقصود از نماز ، زکات و حجّ در کتاب خداوند تبارک و تعالى شما هستید ؟ فرمود :


 نحن الصلاة فی کتاب اللَّه عزّوجلّ ونحن الزکاة، ونحن الصیام، ونحن الحجّ، ونحن البلد الحرام، ونحن کعبة اللَّه ونحن قبلة اللَّه، ونحن وجه اللَّه، قال اللَّه تعالى: «فَأیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه»(61) ونحن الآیات ونحن البیّنات .


 اى داود ! مقصود از نماز ، زکات ، روزه ، حجّ ، مکّه ، کعبه و قبله در کتاب خداوند ما هستیم ، وجه خداوند یعنى آن جهتى که امتدادش بسوى خداست ما هستیم که فرموده است : «به هر کجا روى آورید آنجا وجه خداوند است» و مراد از آیات و بیّنات یعنى نشانه‏ ها و دلائل ما هستیم .(1)


 و مقصود از زشتى و بدى و ستم و شراب و قمار و آنچه به غیر خداوند براى پرستش برافراشته کنند ، و تیرهاى قمار و انواع بت‏ها که در جاهلیّت آنها را پرستش مى‏ کردند ، و مردار و خون و گوشت خوک در کتاب خداوند تبارک و تعالى دشمن ما است .


 اى داود ! همانا خداوند تبارک و تعالى ما را آفرید و آفرینش ما را نیکو ساخت و اکرام کرد و ما را بر دیگران برترى داد ، و امین و نگهدار و خزانه ‏دار خودش بر آنچه در آسمان و زمین است قرار داد ، و براى ما مخالفین و دشمنانى قرار داد .


 ما را در کتاب خودش نام برده و به نیکوترین نامها و محبوبترین آنها نزد خویش کنایه آورده است ، و نیز مخالفان و دشمنان ما را در کتابش نام برده ، و از نامهاى ایشان به آنچه نزد خودش و بندگان پرهیزکارش زشت و ناپسند است کنایه آورده است .


پی نوشت : 


1) براى قرآن بلکه براى هر آیه ‏اى از آن ، ظاهر و باطن است ؛ همان طور که امیر مؤمنان على علیه السلام فرموده است : «لیس من القرآن آیة الّا ولها ظهر وبطن» «از قرآن آیه ‏اى نیست مگر اینکه برایش ظاهرى و باطنى است» . و آنچه در این حدیث امام صادق علیه السلام بیان فرموده است از معانى باطن آن است .


منابع :


 تأویل الآیات: 19/1 ح2، بحار الأنوار : 303/24 ح 14، تفسیر برهان : 22/1 ح9.


بسم الله الرحمن الرحیم


ماجرای حماد بن عیسی


حمّاد بن عیسى گوید:

    محضر باصفاى امام کاظم ‏علیه السلام شرفیاب شدم، عرض کردم: قربانت گردم؛ از خداوند بخواه که براى من خانه، زن، فرزند، خادم مرحمت فرماید و زیارت خانه خدا را در هر سال عنایت فرماید.

    امام کاظم‏ علیه السلام دعا کرد و فرمود:

 أللهمّ صلّ على محمّد وآل محمّد ، وارزقه داراً وزوجة وولداً وخادماً والحجّ خمسین سنة ؛

 خداوندا ! بر محمّد و خاندان محمّد علیهم السلام درود فرست و بر حمّاد، خانه، زن، فرزند، خادم و پنجاه سال توفیق زیارت بیت اللَّه الحرام عنایت کن!

    حمّاد گوید: وقتى حضرت پنجاه سال حج را شرط نمود؛ فهمیدم که بیش از پنجاه سال موفّق به زیارت خانه خدا نخواهم شد .

    حمّاد مى‏ افزاید : (پس از آن دعا) من تاکنون چهل و هشت سال به سفر حج رفته‏ ام، و این خانه من است که خداوند روزى نمود ، و آن همسر من است که پشت پرده هم اکنون سخن مرا مى ‏شنود، و این فرزندم و این هم خدمتکارم که همه اینها را خداوند به برکت دعاى امام کاظم‏ علیه السلام به من ارزانى داشته است .

    او پس از نقل این جریان ، دو مرتبه دیگر به حجّ مشرّف شد و پنجاه مرتبه کامل شد ، آنگاه براى سفر دیگرى آماده شد و به سوى حج حرکت کرد، او در این سفر با ابو العبّاس نوفلى قصیر همسفر شد، وقتى به محل احرام رسیدند، حمّاد وارد رودخانه شد تا غسل کند ، آب رودخانه زیاد شد و او را غرق نمود و پیش از انجام پنجاه و یکمین مراسم حج از دنیا رفت ، خداوند او و پدرش را رحمت کند .

    وى از اهل جهینه بود و تا زمان امام رضا علیه السلام زندگى کرد و در سال دویست و نه هجرى از دنیا رفت.


منابع :


الإختصاص : 201 و 202 ، بحار الأنوار : 180/48 ح 23 .


بسم الله الرحمن الرحیم


توصیه امام رضا علیه السلام به شخص عامه ( سنی )



قطب الدین راوندى رحمه الله مى‏ گوید : روایت شده است که مردى از اهل کرمند(  کرمند ؛ قریه و روستایى است در اطراف اصفهان ) در سفرى که امام رضا علیه السلام به خراسان مى‏ کرد شتربان آن حضرت بود ، هنگامى که وظیفه‏ اش به پایان رسید و خواست برگردد به آن حضرت عرض کرد :


    اى فرزند رسول خدا ! بزرگوارى کن و مرا به خطّ شریف خود سرافراز نما تا به آن تبرّک جویم ، و آن شخص از عامّه و اهل سنّت بود .


    امام هشتم ‏علیه السلام به او نوشته ‏اى مرحمت فرمود که صورت آن چنین است:


 کن محبّاً لآل محمّد وإن کنت فاسقاً، ومحبّاً لمحبّیهم وإن کانوا فاسقین .


 آل محمّد علیهم السلام را دوست داشته باش گرچه خود فاسق باشى ، و دوستان آل محمّد علیهم السلام را دوست بدار گرچه آنها فاسق باشند .


    و از شگفتى ‏هاى این حدیث این است که هم‏اکنون آن نوشته نزد بعضى از اهل آن روستا (کرمند) مانده است .


منابع :


 دعوات راوندى: 28 ح 52، المستدرک: 232/12 ح2، بحار الأنوار : 253/69.



بسم الله الرحمن الرحیم 


عظمت اهل بیت علیهم السلام


#حتما_بخونید



 طبرى ‏رحمه الله در کتاب «دلائل الإمامه» از امام هادى علیه السلام روایت کرده است که فرمود: اسم اعظم پروردگار هفتاد و سه حرف است و همانا نزد آصف بن برخیا یک حرف از آن بود و با استفاده از آن توانست زمینى را که بین او و بین سبا بود درنوردد و تخت بلقیس را در کمتر از یک چشم بهم ‏زدن براى سلیمان علیه السلام منتقل کند.


 وعندنا منه اثنان وسبعون حرفاً، واستأثر اللَّه تعالى بحرف فی علم الغیب .


 و نزد ما هفتاد و دو حرف از آن مى‏ باشد، و حرف دیگر آن را خداوند به خود اختصاص داده است.


منابع :


دلائل الإمامة: 414 ح 10، مدینة المعاجز: 445/7 ذیل ح 27، بصائر الدرجات: 211 ح3 ، تفسیر برهان : 203/3 ح3، کشف الغمّة: 385/2، بحار الأنوار : 176/50 سطر 9، مناقب ابن شهراشوب: 406/4


بسم الله الرحمن الرحیم


اهل بیت علیهم السلام قبل از حضرت آدم علیهم السلام



 در کتاب «بصائر الدرجات» و «عیون المعجزات» آمده است :


    روایت شده که:


حبابه والبیّه رحمها اللَّه تا دوران امامت امام باقر علیه السلام در حال حیات بود، روزى خدمت حضرتش شرفیاب شد، حضرت به او فرمود:


 اى حبابه! چه شده که مدّتى است نزد ما نمى ‏آیى؟


 گفت: پیر شده ‏ام و موهاى سرم سفید شده و غم و اندوهم زیاد گشته است.


 امام‏ علیه السلام فرمود: نزدیک بیا.


 پس او نزدیک آمد ، حضرت دست مبارکش را روى سرش گذاشت و آنگاه دعایى را خواند که ما متوجّه نشدیم چه دعایى بود، فورى موهاى سرش سیاه شده و جوان گشت، او از این امر خوشحال شد و امام باقرعلیه السلام نیز به خاطر خوشحالى او مسرور گشت .


حبابه گفت: شما را سوگند مى‏دهم به حقّ کسى که براى شما از پیامبران عهد و میثاق گرفته است شما در عالم اَشباح چگونه بودید ؟


  امام‏ علیه السلام فرمود :


 یا حبابة ! نوراً قبل أن خلق اللَّه آدم علیه السلام نسبّح اللَّه سبحانه فسبّحت الملائکة بتسبیحنا ولم تکن قبل ذلک ، فلمّا خلق اللَّه تعالى آدم علیه السلام أجرى ذلک النور فیه ؛


 اى حبابه! پیش از آنکه خداوند حضرت آدم‏ علیه السلام ، را بیافریند ما نورى بودیم که خداى سبحان را تسبیح مى‏ گفتیم، از تسبیح ما ، فرشتگان تسبیح گفتند، که پیش از ما ، چنین نبودند، وقتى خداوند متعال حضرت آدم‏ علیه السلام را آفرید آن نور را در (صلب) او قرار داد .


منابع :


 بحار الأنوار : 284/46 ح 87 ، بصائر الدرجات : 270 ح3 . بخشى از این حدیث در بحار الأنوار : 237/46 ح 16 نقل شده است 

بسم الله الرحمن الرحیم


ما جنب خداوند هستیم



شیخ طوسى قدس سره در کتاب «امالى» از خیثمه نقل مى‏کند که گفت : از امام باقر علیه السلام شنیدم که آن حضرت فرمود :


 نحن جنب اللَّه، ونحن صفوة اللَّه، ونحن خیرة اللَّه ونحن مستودع مواریث الأنبیاء، ونحن اُمناء اللَّه عزّوجلّ، ونحن حجج اللَّه، ونحن حبل اللَّه ونحن رحمة اللَّه على خلقه.


 ما جنب خدا هستیم ( جنب به معنى پهلو و کنار است و این کنایه از مقام قرب آن بزرگواران به پروردگار است) ، ما خالص و برگزیده خدا و اختیار شده او هستیم ، میراث انبیاء نزد ما به ودیعه سپرده شده است ، ما امانتدار الهى و امین او هستیم ، وما ریسمان خداوندى و وسیله ارتباط او با خلق هستیم ، ما رحمت خداوند هستیم که بر بندگانش ارزانى داشته است .


 ما هستیم که خداوند آفرینش خود را به وجود ما آغاز کرد ، و به وجود ما آن را پایان مى ‏دهد ، ما پیشوایان هدایت و چراغهاى روشن او در تاریکى‏ ها ، و محلّ تابش نور هدایت هستیم ، ما پرچم‏ها و نشانه‏ هاى برافراشته براى اهل دنیا هستیم ، ما سابقون (  سابقون ؛ اشاره به آیه مبارکه «السابقون السابقون × اولئک المقرّبون » دارد) هستیم و از نظر رتبه و مرتبه و فضیلت ، از همگان پیشى گرفته ‏ایم و ما آخرون ( آخرون اشاره به آیه مبارکه «وقلیل من الآخرین»  دارد ) هستیم که از نظر زمانى دیرتر از دیگران آمده ‏ایم .


 کسى که به دامن ما چنگ زند به ما ملحق مى ‏شود و نجات پیدا مى‏ کند ، و کسى که از ما عقب افتد و با ما همراهى نکند در دریاى غرور و جهالت خود غرق مى ‏شود ، ما فرمانده و رهبر مردمان روسفیدیم ، ما حریم پروردگار و در حمایت او هستیم ، ما راه روشن و جادّه مستقیم بسوى خداوندیم ، ما از نعمتهاى خدا بر بندگان و راه آشکار او و کانون شرع نبوى هستیم ، ما جایگاه و محلّ قرار گرفتن رسالت یعنى حقایق و اسرار رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم هستیم .


 ما اصل و اساس دین هستیم ، فرشتگان با ما رفت و آمد دارند ، ما نورافکنیم براى آنها که در طلب نور هستند ، و راه نجاتیم براى آنها که پیروى کنند ، ما مردمان را به بهشت راهنمایى مى ‏کنیم ، و ما فرماندهان اسلام و دستاویز محکم و باعث عزّت و آبروى آن هستیم ، ما همانند پل‏ها هستیم که هر که بر آن عبور کند (یعنى از دستورات ما پیروى کند و با ما باشد) مى تواند به راه خود ادامه دهد و به مقصد برسد ، و هر کس جا بماند و به راه دیگر رود هلاک مى‏ شود ، ما در قلّه رفیع و اوج عظمت هستیم .


 ما هستیم که خداوند به واسطه ما رحمت خود را نازل مى‏کند و بارانش را سرازیر مى‏ نماید ، و ما هستیم که خداوند به واسطه ما عذاب را از شما برطرف مى کند .


 فمن أبصرنا وعرفنا وعرف حقّنا وأخذ بأمرنا فهو منّا وإلینا.


 کسى که درباره ما آگاهى پیدا کند و ما و حقّ ما را بشناسد و فرمان ما را اطاعت کند از ما است و سرانجام به سوى ما مى ‏آید .


منابع : 


 امالى طوسى : 654 ح4 مجلس 34 ، بحار الأنوار : 248/26 ح 18، مناقب ابن شهراشوب: 206/4، بصائر الدرجات: 62 ح 10، المحتضر: 128، ارشاد القلوب: 316/2.