فضائل اهل بیت علیهم السلام

روایات حاوی فضائل های بی شمار اهل بیت علیهم السلام

فضائل اهل بیت علیهم السلام

روایات حاوی فضائل های بی شمار اهل بیت علیهم السلام

مشخصات بلاگ
فضائل اهل بیت علیهم السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

در این وبلاگ روایاتی حاوی فضائل بی شمار اهل بیت علیهم السلام گذاشته میشود ... تا بتوانیم اهل بیت علیهم السلام و جایگاهشان را بهتر بشناسیم و درک کنیم .

باشد تا رستگار شویم یاعلی مدد

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

قطره ای از فضائل اهل بیت علیهم السلام

فضائل امیرالمومنین علیهم السلام

مناقب امیرالمومنین علیهم السلام

مناقب حضرت فاطمه سلام الله علیها

فضائل حضرت فاطمه سلام الله علیها

فضائل امام زمان (عج)

مناقب امام جواد علیهم السلام

فضائل امام جواد علیهم السلام

قطره ای از فضائل امام حسین علیهم السلام

مناقب امام حسن علیهم السلام

فضائل امام حسن علیهم السلام

مناقب امام زمان(عج)

مناقب امام رضا علیهم السلام

فضائل امام رضا علیهم السلام

مناقب امام کاظم علیهم السلام

فضائل امام کاظم علیهم السلام

فضائل امام صادق علیهم السلام

مناقب امام صادق علیهم السلام

مناقب امام هادی علیهم السلام

فضائل امام هادی علیهم السلام

مناقب امام حسین علیه السلام

فضائل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

مناقب اهل بیت علیهم السلام

فضائل امام حسین علیهم السلام

مناقب امام محمد باقر علیهم السلام

فضائل امام محمد باقر علیهم السلام

فضائل حضرت عباس علیهم السلام

فضائل حضرت فاطمه س

مناقب مسلم بن عقیل علیهم السلام

فضائل مسلم بن عقیل علیهم السلام

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فضائل امام محمد باقر علیهم السلام» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم


اهل بیت علیهم السلام قبل از حضرت آدم علیهم السلام



 در کتاب «بصائر الدرجات» و «عیون المعجزات» آمده است :


    روایت شده که:


حبابه والبیّه رحمها اللَّه تا دوران امامت امام باقر علیه السلام در حال حیات بود، روزى خدمت حضرتش شرفیاب شد، حضرت به او فرمود:


 اى حبابه! چه شده که مدّتى است نزد ما نمى ‏آیى؟


 گفت: پیر شده ‏ام و موهاى سرم سفید شده و غم و اندوهم زیاد گشته است.


 امام‏ علیه السلام فرمود: نزدیک بیا.


 پس او نزدیک آمد ، حضرت دست مبارکش را روى سرش گذاشت و آنگاه دعایى را خواند که ما متوجّه نشدیم چه دعایى بود، فورى موهاى سرش سیاه شده و جوان گشت، او از این امر خوشحال شد و امام باقرعلیه السلام نیز به خاطر خوشحالى او مسرور گشت .


حبابه گفت: شما را سوگند مى‏دهم به حقّ کسى که براى شما از پیامبران عهد و میثاق گرفته است شما در عالم اَشباح چگونه بودید ؟


  امام‏ علیه السلام فرمود :


 یا حبابة ! نوراً قبل أن خلق اللَّه آدم علیه السلام نسبّح اللَّه سبحانه فسبّحت الملائکة بتسبیحنا ولم تکن قبل ذلک ، فلمّا خلق اللَّه تعالى آدم علیه السلام أجرى ذلک النور فیه ؛


 اى حبابه! پیش از آنکه خداوند حضرت آدم‏ علیه السلام ، را بیافریند ما نورى بودیم که خداى سبحان را تسبیح مى‏ گفتیم، از تسبیح ما ، فرشتگان تسبیح گفتند، که پیش از ما ، چنین نبودند، وقتى خداوند متعال حضرت آدم‏ علیه السلام را آفرید آن نور را در (صلب) او قرار داد .


منابع :


 بحار الأنوار : 284/46 ح 87 ، بصائر الدرجات : 270 ح3 . بخشى از این حدیث در بحار الأنوار : 237/46 ح 16 نقل شده است 

بسم الله الرحمن الرحیم


ما جنب خداوند هستیم



شیخ طوسى قدس سره در کتاب «امالى» از خیثمه نقل مى‏کند که گفت : از امام باقر علیه السلام شنیدم که آن حضرت فرمود :


 نحن جنب اللَّه، ونحن صفوة اللَّه، ونحن خیرة اللَّه ونحن مستودع مواریث الأنبیاء، ونحن اُمناء اللَّه عزّوجلّ، ونحن حجج اللَّه، ونحن حبل اللَّه ونحن رحمة اللَّه على خلقه.


 ما جنب خدا هستیم ( جنب به معنى پهلو و کنار است و این کنایه از مقام قرب آن بزرگواران به پروردگار است) ، ما خالص و برگزیده خدا و اختیار شده او هستیم ، میراث انبیاء نزد ما به ودیعه سپرده شده است ، ما امانتدار الهى و امین او هستیم ، وما ریسمان خداوندى و وسیله ارتباط او با خلق هستیم ، ما رحمت خداوند هستیم که بر بندگانش ارزانى داشته است .


 ما هستیم که خداوند آفرینش خود را به وجود ما آغاز کرد ، و به وجود ما آن را پایان مى ‏دهد ، ما پیشوایان هدایت و چراغهاى روشن او در تاریکى‏ ها ، و محلّ تابش نور هدایت هستیم ، ما پرچم‏ها و نشانه‏ هاى برافراشته براى اهل دنیا هستیم ، ما سابقون (  سابقون ؛ اشاره به آیه مبارکه «السابقون السابقون × اولئک المقرّبون » دارد) هستیم و از نظر رتبه و مرتبه و فضیلت ، از همگان پیشى گرفته ‏ایم و ما آخرون ( آخرون اشاره به آیه مبارکه «وقلیل من الآخرین»  دارد ) هستیم که از نظر زمانى دیرتر از دیگران آمده ‏ایم .


 کسى که به دامن ما چنگ زند به ما ملحق مى ‏شود و نجات پیدا مى‏ کند ، و کسى که از ما عقب افتد و با ما همراهى نکند در دریاى غرور و جهالت خود غرق مى ‏شود ، ما فرمانده و رهبر مردمان روسفیدیم ، ما حریم پروردگار و در حمایت او هستیم ، ما راه روشن و جادّه مستقیم بسوى خداوندیم ، ما از نعمتهاى خدا بر بندگان و راه آشکار او و کانون شرع نبوى هستیم ، ما جایگاه و محلّ قرار گرفتن رسالت یعنى حقایق و اسرار رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم هستیم .


 ما اصل و اساس دین هستیم ، فرشتگان با ما رفت و آمد دارند ، ما نورافکنیم براى آنها که در طلب نور هستند ، و راه نجاتیم براى آنها که پیروى کنند ، ما مردمان را به بهشت راهنمایى مى ‏کنیم ، و ما فرماندهان اسلام و دستاویز محکم و باعث عزّت و آبروى آن هستیم ، ما همانند پل‏ها هستیم که هر که بر آن عبور کند (یعنى از دستورات ما پیروى کند و با ما باشد) مى تواند به راه خود ادامه دهد و به مقصد برسد ، و هر کس جا بماند و به راه دیگر رود هلاک مى‏ شود ، ما در قلّه رفیع و اوج عظمت هستیم .


 ما هستیم که خداوند به واسطه ما رحمت خود را نازل مى‏کند و بارانش را سرازیر مى‏ نماید ، و ما هستیم که خداوند به واسطه ما عذاب را از شما برطرف مى کند .


 فمن أبصرنا وعرفنا وعرف حقّنا وأخذ بأمرنا فهو منّا وإلینا.


 کسى که درباره ما آگاهى پیدا کند و ما و حقّ ما را بشناسد و فرمان ما را اطاعت کند از ما است و سرانجام به سوى ما مى ‏آید .


منابع : 


 امالى طوسى : 654 ح4 مجلس 34 ، بحار الأنوار : 248/26 ح 18، مناقب ابن شهراشوب: 206/4، بصائر الدرجات: 62 ح 10، المحتضر: 128، ارشاد القلوب: 316/2.


 بسم الله الرحمن الرحیم


آیا دین چیزی جزء محبت و دوستی است ؟



عیّاشى رحمه الله در کتاب «تفسیر» از برید بن معاویه عجلى نقل کرده است که گفت : نزد امام باقر علیه السلام حاضر بودم که ناگاه شخصى که از خراسان پیاده براى ملاقات آن حضرت سفر کرده بود وارد شد ، دو پاى خود را که ترکیدگى و شکاف برداشته بود براى نشان دادن بیرون آورد و عرض کرد :

    بخدا قسم چیزى جز محبّت شما اهل بیت مرا به این کار وا نداشت ، و دوستى شما باعث شد که این راه طولانى را پیاده بپیمایم .

    امام باقر علیه السلام فرمود : واللَّه لو أحبّنا حجر حشره اللَّه معنا، وهل الدین إلّا الحبّ؟

 بخدا قسم اگر سنگى ما را دوست بدارد خداوند تبارک و تعالى او را با ما محشور گرداند ، و آیا دین چیزى جز محبّت است ؟

 همانا خداوند مى فرماید :

«قُلْ إنْ کُنْتُم تُحِبُّونَ اللَّه فَاتَّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللَّه » (سوره آل عمران ، آیه 31) ، «بگو اگر شما خدا را دوست دارید از من پیروى کنید تا خدا شما را دوست داشته باشد» .

 و فرموده است : «یُحِبُّونَ مَن هاجَرَ إلَیْهِم » (سوره حشر ، آیه 9 .) .

 «مهاجرین را که بسوى ایشان آمدند دوست مى‏ دارند» .

 (و دو مرتبه تکرار فرمود :) آیا دین چیزى جز محبّت و دوستى است ؟


منابع :

تفسیر عیّاشى: 167/1 ح 27، بحار الأنوار : 95/27 ح 57، تفسیر برهان : 277/1 ح9.


بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امام محمد باقر علیه السلام


پدرش امام سجّاد صلوات اللَّه علیه درباره اوصاف آن حضرت فرمود :

إنّه الإمام وأبو الأئمّة، معدن الحلم، وموضع العلم یبقره بقراً، واللَّه لهو أشبه الناس برسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم.

 او امام و پدر امامان است ، معدن بردبارى و جایگاه علم و دانش است ، همانند دریائى که آب در آن موج مى ‏زند علم و دانش در سینه ‏اش موج مى‏ زند ، و او آن را مى‏ شکافد و نشر مى‏ دهد ، بخدا قسم او شبیه ‏ترین مردم به رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم است .



کفایة الأثر: 31، بحار الأنوار : 388/36 ح3، منتخب الأثر: 248 ح3.

بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امام محمد باقر علیه السلام


در مکارم اخلاق آن حضرت :  مردى از اهل شام با امام باقر علیه السلام رفت و آمد داشت و از دشمنان آن حضرت بود ، وى علّت رفت و آمد خود را اخلاق خوب و روش نیکوى امام علیه السلام ذکر کرد و به آن حضرت گفت : شما را مى‏ بینم که مردى فصیح هستى ، یعنى صریح و روشن مطالب را بیان مى ‏کنى و همه آداب را رعایت مى ‏نمایى ، و الفاظ نیکو بر زبان جارى مى ‏سازى ، بخاطر این ویژگى‏ ها با شما رفت و آمد مى ‏کنم و در مجلس شما حاضر مى ‏شوم .(1)

    مردى نصرانى از روى بى‏ ادبى و تمسخر به آن حضرت عرض کرد : أنت بقَر ؟

 امام علیه السلام فرمود : نه من باقر هستم .

 عرض کرد : تو پسر زن طبّاخه یعنى آشپز هستى ؟

 فرمود : آن مهارت و حرفه او بود .

 عرض کرد : تو پسر کنیز سیاه دشنام‏گوى زشت گفتار هستى ؟

 فرمود : إن کنت صدقت غفر اللَّه لها، وإن کنت کذبت غفر اللَّه لک .

 اگر آنچه گفتى راست است خدا او را بیامرزد ، و اگر دروغ گفتى خدا تو را بیامرزد .

    نصرانى چون این بزرگوارى و بردبارى را از آن حضرت مشاهده کرد به حقیقت اسلام اعتراف کرد و مسلمان شد .(2)


پی نوشت :


1) امالى طوسى : 41 ح 71 مجلس 14، بحار الأنوار : 233/46 ح1. ظاهراً مؤلّف رحمه الله این حدیث را از کتاب «سفینة البحار: 118/2» نقل نموده است .

2) مناقب ابن شهراشوب: 207/4 سطر5 ، بحار الأنوار : 289/46 ذیل ح 12.

منبع :
کتاب قطره ای از دریای فضائل اهل بیت علیهم السلام
جلد اول
بخش مناقب امام محمد باقر علیه السلام
روایت دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

فضائل امام محمد باقر علیه السلام


روایت اول :کشّى رحمه الله در کتاب «رجال» خود مى ‏نویسد :

محمّد بن مسلم سى هزار حدیث از آن حضرت پرسش نمود ، و ایشان پاسخ همه آنها را به او فرمود .(1)


 روایت دوم : در مکارم اخلاق آن حضرت :  مردى از اهل شام با امام باقر علیه السلام رفت و آمد داشت و از دشمنان آن حضرت بود ، وى علّت رفت و آمد خود را اخلاق خوب و روش نیکوى امام علیه السلام ذکر کرد و به آن حضرت گفت : شما را مى‏ بینم که مردى فصیح هستى ، یعنى صریح و روشن مطالب را بیان مى ‏کنى و همه آداب را رعایت مى ‏نمایى ، و الفاظ نیکو بر زبان جارى مى ‏سازى ، بخاطر این ویژگى‏ ها با شما رفت و آمد مى ‏کنم و در مجلس شما حاضر مى ‏شوم .(2)

    مردى نصرانى از روى بى‏ ادبى و تمسخر به آن حضرت عرض کرد : أنت بقَر ؟

 امام علیه السلام فرمود : نه من باقر هستم .

 عرض کرد : تو پسر زن طبّاخه یعنى آشپز هستى ؟

 فرمود : آن مهارت و حرفه او بود .

 عرض کرد : تو پسر کنیز سیاه دشنام‏گوى زشت گفتار هستى ؟

 فرمود : إن کنت صدقت غفر اللَّه لها، وإن کنت کذبت غفر اللَّه لک .

 اگر آنچه گفتى راست است خدا او را بیامرزد ، و اگر دروغ گفتى خدا تو را بیامرزد .

    نصرانى چون این بزرگوارى و بردبارى را از آن حضرت مشاهده کرد به حقیقت اسلام اعتراف کرد و مسلمان شد .(3)


پی نوشت :



1) رجال کشّى: 163 ح 276، الإختصاص: 196 .

2) امالى طوسى : 41 ح 71 مجلس 14، بحار الأنوار : 233/46 ح1. ظاهراً مؤلّف رحمه الله این حدیث را از کتاب «سفینة البحار: 118/2» نقل نموده است .

3) مناقب ابن شهراشوب: 207/4 سطر5 ، بحار الأنوار : 289/46 ذیل ح 12.


منبع :

کتاب قطره از دریای فضائل اهل بیت علیهم السلام

جلد اول

بخش مناقب امام محمد باقر علیه السلام

رواین اول و دوم