فضائل اهل بیت علیهم السلام

روایات حاوی فضائل های بی شمار اهل بیت علیهم السلام

فضائل اهل بیت علیهم السلام

روایات حاوی فضائل های بی شمار اهل بیت علیهم السلام

مشخصات بلاگ
فضائل اهل بیت علیهم السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

در این وبلاگ روایاتی حاوی فضائل بی شمار اهل بیت علیهم السلام گذاشته میشود ... تا بتوانیم اهل بیت علیهم السلام و جایگاهشان را بهتر بشناسیم و درک کنیم .

باشد تا رستگار شویم یاعلی مدد

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

قطره ای از فضائل اهل بیت علیهم السلام

فضائل امیرالمومنین علیهم السلام

مناقب امیرالمومنین علیهم السلام

مناقب حضرت فاطمه سلام الله علیها

فضائل حضرت فاطمه سلام الله علیها

فضائل امام زمان (عج)

مناقب امام جواد علیهم السلام

فضائل امام جواد علیهم السلام

قطره ای از فضائل امام حسین علیهم السلام

مناقب امام حسن علیهم السلام

فضائل امام حسن علیهم السلام

مناقب امام زمان(عج)

مناقب امام رضا علیهم السلام

فضائل امام رضا علیهم السلام

مناقب امام کاظم علیهم السلام

فضائل امام کاظم علیهم السلام

فضائل امام صادق علیهم السلام

مناقب امام صادق علیهم السلام

مناقب امام هادی علیهم السلام

فضائل امام هادی علیهم السلام

مناقب امام حسین علیه السلام

فضائل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

مناقب اهل بیت علیهم السلام

فضائل امام حسین علیهم السلام

مناقب امام محمد باقر علیهم السلام

فضائل امام محمد باقر علیهم السلام

فضائل حضرت عباس علیهم السلام

فضائل حضرت فاطمه س

مناقب مسلم بن عقیل علیهم السلام

فضائل مسلم بن عقیل علیهم السلام

فضائل امام جواد علیهم السلام

دوشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۳۱ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امام جواد علیه السلام


سیّد بن طاووس رحمه الله در کتاب «مهج الدعوات» از اُمّ عیسى دختر مأمون نقل کرده است که گفت: من زیاد بر شوهر خود یعنى حضرت محمّد بن على علیهما السلام غیرت مى‏ورزیدم و مراقب او بودم، روزى بر پدرم مأمون وارد شدم در حالى که مست بود و نمى ‏توانست درست بیندیشد .

    به غلام خود گفت : شمشیر مرا بده، شمشیر را گرفت و سوار شد و گفت: بخدا قسم مى ‏روم و او را مى‏ کشم.

    من چون این حالت را از او دیدم گفتم: «انّا للَّه وانّا إلیه راجعون»(1) چه به روزگار خود و شوهرم آوردم و از ناراحتى سیلى به صورت خود مى ‏زدم و دنبال او به راه افتادم تا اینکه بر امام علیه السلام وارد شد، و دیدم که او را با شمشیرى پیاپى زد بطورى که او را قطعه قطعه کرد سپس از نزد او خارج شد ، من از پشت سرش گریختم، و آن شب را تا به صبح نخوابیدم، چون روز مقدارى بالا آمد به دیدار پدرم آمدم و به او گفتم: آیا مى ‏دانى دیشب چه کردى؟ گفت: چه کردم؟

    گفتم: فرزند حضرت رضا علیه السلام را کشتى! ناگاه چشمانش برقى زد و از وحشت زیاد از حال رفت و بیهوش گردید، و پس از مدّتى که به حال آمد به من گفت: واى بر تو ، چه مى‏ گویى؟

    گفتم: بلى بخدا قسم اى پدر ، تو دیشب بر او وارد شدى و پیوسته او را با شمشیر زدى تا او را کشتى، دوباره از شنیدن این خبر دچار اضطراب و نگرانى شد و گفت: یاسر خادم را حاضر کنید ، وقتى یاسر آمد به او نگاهى کرد و گفت: واى بر تو این حرفها چیست که دختر من مى‏ گوید؟!

    یاسر گفت: راست مى‏ گوید، قصه همان است که او مى‏ گوید، مأمون به سینه و صورت خود زد و گفت : «انّا للَّه و انّا إلیه راجعون» ، بخدا قسم هلاک و نابود شدیم، و کار ما به رسوایى کشید و تا قیامت ما را سرزنش خواهند کرد، بعد به یاسر گفت: برو راجع به این قضیّه تحقیق کن و فوراً خبر آن را برایم بیاور.

    یاسر از نزد مأمون خارج شد و پس از مدّتى کوتاه برگشت و گفت: اى امیرالمؤمنین(!!) برایت بشارت آورده ‏ام! از او پرسید چه خبرى آورده ‏اى؟

    گفت: نزد آن حضرت رفتم، دیدم نشسته و پیراهنى پوشیده و دندان‏هاى خود را مسواک مى ‏کرد، بر او سلام کردم و گفتم: اى فرزند رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم دوست دارم این پیراهن خود را به من ببخشى تا در آن نماز بخوانم و به آن تبرّک بجویم، و من مقصودم این بود که بدن نازنین او را مشاهده کنم که آیا اثرى از شمشیرها بر آن مانده است یا نه؟ بخدا قسم بر بدنش اثرى از زخم شمشیر نبود و سفید بود مثل عاجى که مقدارى زردى به آن رسیده باشد.

    مأمون با شنیدن این خبر گریه ‏اى طولانى کرد و گفت: با دیدن این کرامت و شنیدن این معجزه عذرى دیگر براى ما باقى نماند و همانا این براى اوّلین و آخرین عبرت است .(2)


پی نوشت :


1) سوره بقره ، آیه 156 ، کلمه استرجاع است که هنگام شنیدن حادثه ‏اى ناگوار یا خبر وفات کسى بر زبان جارى مى‏ کنند و معنایش این است که همه ما از خدا هستیم و به سوى او مراجعت مى ‏کنیم .

2) مهج الدعوات: 39 - 36، بحار الأنوار : 95/50 ح9، عیون المعجزات: 129 - 124، مدینة المعاجز: 359/7 ح 71، کشف الغمّة: 366/2 با کمى اختلاف . و براى این حدیث تتمّه ‏اى است که از جهت اختصار مؤلّف رحمه الله آن را ذکر نکرده است .


منبع :

کتاب قطره از دریای فضائل امام جواد علیهم السلام

جلد اول

بخش مناقب امام جواد علیه السلام

روایت دوم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی