فضائل اهل بیت علیهم السلام

روایات حاوی فضائل های بی شمار اهل بیت علیهم السلام

فضائل اهل بیت علیهم السلام

روایات حاوی فضائل های بی شمار اهل بیت علیهم السلام

مشخصات بلاگ
فضائل اهل بیت علیهم السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

در این وبلاگ روایاتی حاوی فضائل بی شمار اهل بیت علیهم السلام گذاشته میشود ... تا بتوانیم اهل بیت علیهم السلام و جایگاهشان را بهتر بشناسیم و درک کنیم .

باشد تا رستگار شویم یاعلی مدد

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

قطره ای از فضائل اهل بیت علیهم السلام

فضائل امیرالمومنین علیهم السلام

مناقب امیرالمومنین علیهم السلام

مناقب حضرت فاطمه سلام الله علیها

فضائل حضرت فاطمه سلام الله علیها

فضائل امام زمان (عج)

مناقب امام جواد علیهم السلام

فضائل امام جواد علیهم السلام

قطره ای از فضائل امام حسین علیهم السلام

مناقب امام حسن علیهم السلام

فضائل امام حسن علیهم السلام

مناقب امام زمان(عج)

مناقب امام رضا علیهم السلام

فضائل امام رضا علیهم السلام

مناقب امام کاظم علیهم السلام

فضائل امام کاظم علیهم السلام

فضائل امام صادق علیهم السلام

مناقب امام صادق علیهم السلام

مناقب امام هادی علیهم السلام

فضائل امام هادی علیهم السلام

مناقب امام حسین علیه السلام

فضائل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

مناقب اهل بیت علیهم السلام

فضائل امام حسین علیهم السلام

مناقب امام محمد باقر علیهم السلام

فضائل امام محمد باقر علیهم السلام

فضائل حضرت عباس علیهم السلام

فضائل حضرت فاطمه س

مناقب مسلم بن عقیل علیهم السلام

فضائل مسلم بن عقیل علیهم السلام

۲۹ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم 


معجزه امام موسی بن جعفر علیه السلام


 ابن شهراشوب در کتاب «مناقب» از علىّ بن یقطین نقل کرده است که گفت : هارون مردى را طلب کرد که امر حضرت موسى بن جعفر علیهما السلام را باطل کند و آن حضرت را ساکت نماید و در میان مجلس شرمنده سازد .


    آنگاه مجلسى را تشکیل داد و افسونگرى براى او آماده کردند ، سفره که گسترانیدند ، آن شخص حیله ‏اى بر نان بکار برد بطوریکه وقتى خادم حضرت مى‏ خواست نان بردارد بالا مى‏ پرید ، و هارون با این عمل اظهار خوشحالى و سرور مى ‏کرد و مى‏ خندید .


    امام کاظم علیه السلام که این صحنه را مشاهده کرد سر بلند کرد و به عکس شیرى که بر پرده ‏اى کشیده شده بود اشاره نمود و فرمود :


 یا أسد اللَّه خذ عدوّ اللَّه. اى شیر خدا ! دشمن خدا را بگیر .


    به محض صدور این فرمان ، آن صورت به شکل شیرى بسیار قوى ظاهر گردید و آن مرد افسونگر را درید ، هارون و ندیمان او غش کردند و با صورت بر زمین افتادند و از وحشت و هراسى که به آنها دست داد عقل از سر آنها پرید ، و چون بعد از مدّتى بهوش آمدند هارون به حضرت موسى بن جعفر علیهما السلام عرض کرد : از تو درخواست مى‏ کنم بحقّ من بر تو از این صورت درخواست کنى که این مرد را برگرداند .


    امام علیه السلام فرمود : إن کانت عصا موسى ردّت ما ابتلعته من حبال القوم وعصیّهم، فإنّ هذه الصورة تردّ ما ابتلعته من هذا الرجل .


 اگر عصاى موسى آن ریسمان‏ هاى ساحران را که بلعید برگردانیده بود این صورت هم این مردى را که بلعیده برمى‏ گرداند .


    و آن مؤثّرترین چیز در به هوش آمدن او بود .


منابع:

مناقب ابن شهراشوب: 299/4، بحار الأنوار : 41/48 ح 17، عیون اخبار الرضا علیه السلام: 78/1 ح1، امالى صدوق : 212 ح 20 مجلس 29 .


بسم الله الرحمن الرحیم


امیرالمومنین ما کجا و خلیفه اهل بدعت کجا


می گوید: آنگاه اهل خیبر را محاصره کردیم، و این محاصره آنقدر طول کشید که دچار مخمصه شدیدی شدیم، و سپس خدای تعالی آنجا را برای ما فتح کرد، و آن چنین بودکه رسول خدا(ص)لوای جنگ را به دست عمر بن خطاب داد، وعده ای از لشکر با او قیام نموده جلو لشکر خیبر رفتند، ولی چیزی نگذشت که عمر وهمراهیانش فرار کرده نزد رسول خدا(ص)برگشتند، در حالی که اوهمراهیان خود را می ترسانید و همراهیانش او را می ترساندند، و رسول خدا(ص)دچار درد شقیقه شد، و از خیمه بیرون نیامد، و فرمود: وقتی سرم خوب شد بیرون خواهم آمد.بعد پرسید: مردم با خیبر چه کردند؟جریان عمر را برایش گفتند فرمود: فردا حتماپرچم جنگ را به مردی می دهم که خدا و رسولش را دوست می دارد، و خدا و رسول او، وی رادوست می دارند، مردی حمله ور که هرگز پا به فرار نگذاشته، و از صف دشمن برنمی گردد تاخدا خیبر را به دست او فتح کند (1).

رسول خدا(ص)فرمود: علی ابن ابی طالب کجاست؟عرضه داشتند یا رسول الله او درد چشم کرده.فرمود: بفرستید بیاید.رفتند و آن جناب را آوردند.
حضرت آب دهان خود را به دیدگان علی(ع)مالید، و در دم بهبودی یافت، به طوری که گوئی اصلا درد چشم نداشت، آنگاه رایت را به وی داد.علی(ع)پرسید: یارسول الله!با آنان قتال کنم تا مانند ما مسلمان شوند؟فرمود: بدون هیچ درنگی پیش روی کن تا به درون قلعه شان درآئی، آنگاه در آنجا به اسلام دعوتشان کن، و حقوقی را که خدا به گردنشان دارد برایشان بیان کن، برای اینکه به خدا سوگند اگر خدای تعالی یک مرد را به دست تو هدایت کند برای تو بهتر است از اینکه نعمت های مادی و گرانبها داشته باشی.

سلمه می گوید: از لشکر دشمن مرحب بیرون شد، در حالی که رجز می خواند، ومی گفت: "قد لمت خیبر انی مرحب..."، و از بین لشکر اسلام علی(ع)به هماوردیش رفت در حالی که می سرود:

انا الذی سمتنی امی حیدره کلیث غابات کریه المنظره اوفیهم بالصاع کیل السندره (2)

آنگاه از همان گرد راه با یک ضربت فرق سر مرحب را شکافت و به خاک هلاکتش انداخت و خیبر به دستش فتح شد (3).

این روایت را مسلم (4) هم در صحیح خود آورده.


با توجه به مطلب قبل


پی نوشت :


1) مجمع البیان، ج 9، ص 119.

2) من همانم که مادرم نامم را حیدر گذاشت، من چون شیر جنگلم که دیدنش وحشت است، وضربت من مانند کیل سندره که احتیاج به دو بار وزن کردن ندارد احتیاج به تکرار ندارد.

3) صحیح بخاری، ج 5، ص 171 و مجمع البیان، ج 9، ص 120.

4) صحیح مسلم، ج 5، ص 178.

بسم الله الرحمن الرحیم


فتح خیبر


ابو عبد الله حافظ به سند خود از ابی رافع، برده آزاد شده رسول خدا، روایت کرده که گفت: ما با علی(ع)بودیم که رسول خدا(ص)او را به سوی قلعه خیبر روانه کرد، همین که آن جناب به قلعه نزدیک شد، اهل قلعه بیرون آمدند و با آن جناب قتال کردند.مردی یهودی ضربتی به سپر آن جناب زد، سپر از دست حضرتش بیفتاد،ناگزیر علی(ع)درب قلعه را از جای کند، و آن را سپر خود قرار داد و این درب همچنان در دست آن حضرت بود و جنگ می کرد تا آن که قلعه به دست او فتح شد، آنگاه درب را از دست خود انداخت.به خوبی به یاد دارم که من با هفت نفر دیگر که مجموعاهشت نفر می شدیم هر چه کوشش کردیم که آن درب را تکان داده و جابجا کنیم نتوانستیم .

و نیز به سند خود از لیث بن ابی سلیم از ابی جعفر محمد بن علی روایت کرده که فرمود: جابر بن عبد الله برایم حدیث کرد که علی(ع)در جنگ خیبر درب قلعه راروی دست بلند کرد، و مسلمانان دسته دسته از روی آن عبور کردند با اینکه سنگینی آن درب به قدری بود که چهل نفر نتوانستند آن را بلند کنند .

و نیز گفته که از طریقی دیگر از جابر روایت شده که گفت: سپس هفتاد نفر دور آن درب جمع شدند تا توانستند آن را به جای اولش برگردانند .

منبع :

مجمع البیان، ج 9، ص 120 و 121.

بسم الله الرحمن الرحیم



فضائل امام موسی بن جعفر علیه السلام


 کلینى رحمه الله در کتاب «کافى» از حضرت موسى بن جعفر علیهما السلام نقل کرده است که فرمود :


 إنّ اللَّه غضب على الشیعة فخیّرنی نفسی أو هم ، فوقیتهم واللَّه بنفسی .(1)


 همانا خداوند به خاطر گناه شیعه بر آنها غضب کرد و مرا مخیّر نمود که عقوبت را من از طرف آنها تحمّل کنم و یا خود آنها عقوبت شوند ، بخدا قسم من آن را به جان خود خریدم و شیعیان را حفظ کردم .


    مؤلّف گوید : تأیید فرمایش حضرت موسى بن جعفر علیهما السلام تفسیرى است که در ذیل این آیه شریفه «لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِک»(سوره فتح / آیه 2) «تا خداوند گناهانى را که از تو سر زده بیامرزد» فرموده ‏اند :


    مقصود از گناهانى که از تو سر زده ، گناهان امّت است .(2)


    ائمّه طاهرین علیهم السلام بعضى از اعمال را بخاطر جبران کمبودها و کوتاهى ‏هاى شیعیان از طرف آنها انجام داده‏ اند .


و خدا خیر دهد به شاعرى که گفته است :


 إذا ذرّ إکسیر المحبّة فوق ما


 جناه استحال الذنب أیّ استحالة


 وقتى غبار کیمیاى محبّت بر روى گناهى نشست ، تغییر حالت مى ‏دهد و و بطور کامل دگرگون مى ‏شود .


منابع :


1) الکافى : 260/1 ح5، مدینة المعاجز: 379/6 ح 124.


2) براى اطّلاع بیشتر به تفسیر برهان: 195/4 مراجعه کنید


 

بسم الله الرحمن الرحیم

فضائل امام کاظم علیه السلام

سیّد بن طاووس و علّامه مجلسى قدّس سرّهما مى‏ نویسند :

  کان سلام اللَّه علیه حلیف السجدة الطویلة ، والدموع الغزیرة ، والمناجاة الکثیرة والضراعات المتصلّة .

«آن حضرت پیوسته ملازم با سجده‏ هاى طولانى و اشک ریزان و مناجات فراوان و تضرّع و ناله به درگاه الهى بود» .(1)

    غلام سیاه ‏چهره ‏اى داشت که قیچى بدست مى‏ گرفت و پینه‏ هائى که بر اثر زیادى سجده بر پیشانى مبارک او و استخوان بینى ‏اش بسته مى‏ شد مى ‏برید .(2)

منابع :

1) این جملات در ضمن زیارت آن حضرت وارد شده است . مراجعه کنید به «بحار الأنوار : 17/102» که آن را به نقل از «مصباح الزائر : 382» ذکر کرده است .

2) شیخ صدوق رحمه الله در کتاب «عیون اخبار الرضا علیه السلام: 77/1» ضمن یک حدیث طولانى آن را روایت کرده است ، بحار الأنوار : 216/48 سطر 166/85  1 ح 16 و 213/95 ضمن ح 5 .


بسم الله الرحمن الرحیم


شدت علاقه امام حسین (ع) به حضرت رباب (س)


دو بیت شعر از امام حسین(ع) در باره سکینه و رباب نقل شده، و در برخی از منابع، بیتی دیگر نیز به آن افزوده شده است :

لَعَمْرُک اِنِّنی لَاُحِبُّ دارا

تَحُلُّ بها سکینةُ و الربابُ

اُحبِّهما وَ اَبْدُلُ جُلَّ حالی

وَ لَیْسَ لِلاَئمی فیها عِتابُ(1)

«به جان تو سوگند! من خانه ای را دوست دارم که سکینه و رباب در آن باشند.

آنها را دوست دارم و تمامی دارایی ام را به پای آنها می ریزم و هیچ کس نباید در این باره با من سخنی بگوید.»

در نقلی از سکینه آمده است که امام حسن مجتبی(ع) در باره انتساب این شعر به امام حسین(ع) تأملی کرد و گویا تعجب کرده بود سپس، امام بیتی دیگر بر آن افزود:

وَ لَسْتُ لَهُمْ وَ اِنْ عَتَبُوا مُطیعا

حَیاتی اَوْ یُغَیِّبُنی الترابُ(2)

«حتی اگر کسانی در این باره به من اعتراض کنند، آنها را در زندگی و نیز وقتی مرا در خاک پنهان می کنند، پیروی نخواهم کرد.»


منابع :


1- مجله تراثنا، ش10، ص128 ـ الاغانی، ج16، ص136 ـ انساب الاشراف، ج1، ص195 ـ 196 ـ البدایه و النهایه، ج8، ص211 ـ المعارف، ص93، بیروت ـ الفصلو المهمة، ص183 ـ المجدی، ص92 ـ مقاتل الطالبین، ص94، بیروت ـ اعلام النساء المؤمنات. ص346. در برخی از نقلها به جای «تحلّ بها»، «تکون بها» آمده و در روایتی دیگر به جای آن «تُصیَّفُها».

2- الاغانی، ج16، ص140 ـ اعیان الشیعه، ج6، ص449 (طبع جدید) ـ تراثنا، ش10، ص128 ـ البدایه و النهایة، ص211، شرح الاخبار، الجزء الثالث عشر، ص14. در نقلی به جای «مطیعا»، «مضیعا» آمده و برخی دیگر به جای «یُغَیِّبُنی»، «یعلینی» ذکر شده است.

بسم الله الرحمن الرحیم 


فضائل حضرت عباس علیه السلام


ﺩﺭ ﺍﻳﺎﻡ ﺑﻴﻤﺎﺭﻯ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻋﻠﺎﻣﻪ ﺍﻣﻴﻨﻰ (ﺭﺿﻮﺍﻥ ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﻋﻠﻴﻪ) ﺻﺎﺣﺐ ﻛﺘﺎﺏ ﺷﺮﻳﻒ ﺍﻟﻐﺪﻳﺮ ﻓﺮﺩﻯ ﺑﺮﺍﻯ ﻋﻴﺎﺩﺕ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﻣﻮﻗﺖ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻭﺍﻗﻊ ﺩﺭ ﭘﻴﭻ ﺷﻤﻴﺮﺍﻥ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﻓﺖ ؛ ﻭ ﻋﻠﺎﻣﻪ ﺳﺨﺖ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﻭ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩ ، ﺁﻥ ﻓﺮﺩ ﺩﺭ ﺿﻤﻦ ﺣﺮﻓﻬﺎ ﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎ ﻣﺜﻠﺎً ﺍﮔﺮ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﺒﺎﺱ (ﻉ) ﻋﻠﺎﻗﻪ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﻛﺠﺎﻯ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﻭ ﺻﺪﻣﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺭﺩ؟! (ﻋﻠﺎﻣﻪ ﺍﻣﻴﻨﻰ) ﻣﺘﻐﻴﺮ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺣﺎﻟﺖ ﻧﻘﺎﻫﺖ، ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: 

 (ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﻀﻞ (ﻉ) ﻛﻪ ﺳﻬﻞ ﺍﺳﺖ، ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺑﻨﺪ ﻛﻔﺶ ﻣﻦ ﻛﻪ ﻧﻮﻛﺮﻯ ﺍﺯ ﻧﻮﻛﺮﺍﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﻀﻞ (ﻉ) ﻫﺴﺘﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﻬﺖ ﻛﻪ ﻧﻮﻛﺮﻡ ﻋﻠﺎﻗﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻭﺍﻟﻠﻪ ﺑﻪ ﺭﻭ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ) 


منبع :


 ﻣﻌﺎﺩ ﺷﻨﺎﺳﻰ 7/83





بسم الله الرحمن الرحیم 


 دوست اهل بیت (ع) و فرو ریختن گناهان 


 از امام صادق علیه السلام روایت شده است که :


 إنّ حبّنا أهل البیت لیحطّ الذنوب عن العباد کما تحطّ الریح الشدیدة الورق عن الشجر .(51)


 همانا دوستى ما اهل بیت گناهان را از بندگان فرو مى‏ ریزد همانطور که باد شدید برگ را از درخت مى‏ ریزد .


منابع :


  ثواب الأعمال: 187، بحار الأنوار : 77/27 ذیل ح 9 


بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امام کاظم علیهم السلام


عیّاشى رحمه الله از سلیمان بن عبداللَّه نقل مى ‏کند که گفت : در خدمت حضرت موسى بن جعفر علیهما السلام بودم زنى را آوردند که صورتش به پشت برگشته بود .

    امام علیه السلام دست راست خود را بر پیشانى او و دست چپ را پشت آن گذاشت سپس صورت او را از طرف راست فشار داد و این آیه را تلاوت فرمود :

«إنَّ اللَّهَ لایُغَیِّر ما بِقَوْم حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأنْفُسِهِم»(سوره رعد ، آیه 11 ) .

 «خداوند احوال طایفه ‏اى را تغییر نمى ‏دهد تا آنکه آنها وضع خود را تغییر دهند» .

 پس به عنایت حضرت صورت به حال اوّل برگشت ، آنگاه به او فرمود :

 احذری أن تفعلی کما فعلت. مبادا دوباره کارى که کردى انجام دهى .

 حاضرین عرض کردند : اى فرزند رسول خدا ! او چه کرده بود ؟

 فرمود : گناه او پوشیده شده و من از آن پرده برنمى‏ دارم مگر اینکه خودش بخواهد بازگو کند .

    آنها از خود آن زن پرسیدند ، و او جواب داد : شوهرم زن دیگرى داشت ، روزى برخاستم نماز بخوانم با خود گمان کردم که الآن شوهرم با او است . به دنبال این فکر به تفحّص پرداختم و وقتى سرکشى کردم هوو را دیدم که تنها نشسته و شوهرم با او نیست ، بر اثر این سرکشىِ بیجا صورتم آنگونه گردید .



منبع :



 تفسیر عیّاشى : 205/2 ح 18، بحار الأنوار : 56/6 ح3، تفسیر برهان : 284/2 ح3، المستدرک: 408/5 ح2 .




بسم الله الرحمن الرحیم

فضائل حضرت فاطمه سلام الله علیها

شیخ طوسى قدس سره در کتاب «امالى» از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود :

 إنّ اللَّه  أمهر فاطمة ربع الدنیا، فربعها لها وأمهرها الجنّة والنار، تدخل أعداءها النار وتدخل أولیاءها الجنّة، وهی الصدّیقة الکبرى وعلى معرفتها دارت القرون الاُولى.(1)

 خداوند تبارک و تعالى مهریّه و کابین حضرت زهرا علیها السلام را یک چهارم دنیا قرار داده است ، پس یک چهارم آن ملک حضرت زهرا علیها السلام است و نیز بهشت و جهنّم را مهریّه او قرار داده است ، و آن حضرت دشمنان خود را به جهنّم و دوستانش را به بهشت وارد مى‏ کند ، و او بزرگترین راستگو است ، و شناخت او محور فکر گذشتگان بوده است .

    مؤلّف رحمه الله گوید : امیرالمؤمنین علیه السلام جهاز(2) آن حضرت را در زیر عرش الهى مشاهده کرده است و عقد او را خداوند خوانده است .


پی نوشت :


1) امالى طوسى : 668 ح 6 مجلس 36، بحار الأنوار : 105/43 ح 18.

2) وسایل زندگى و اثاثیه ‏اى را که عروس به خانه داماد مى ‏برد جهاز عروسى گویند .