فضائل اهل بیت علیهم السلام

روایات حاوی فضائل های بی شمار اهل بیت علیهم السلام

فضائل اهل بیت علیهم السلام

روایات حاوی فضائل های بی شمار اهل بیت علیهم السلام

مشخصات بلاگ
فضائل اهل بیت علیهم السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

در این وبلاگ روایاتی حاوی فضائل بی شمار اهل بیت علیهم السلام گذاشته میشود ... تا بتوانیم اهل بیت علیهم السلام و جایگاهشان را بهتر بشناسیم و درک کنیم .

باشد تا رستگار شویم یاعلی مدد

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

قطره ای از فضائل اهل بیت علیهم السلام

فضائل امیرالمومنین علیهم السلام

مناقب امیرالمومنین علیهم السلام

مناقب حضرت فاطمه سلام الله علیها

فضائل حضرت فاطمه سلام الله علیها

فضائل امام زمان (عج)

مناقب امام جواد علیهم السلام

فضائل امام جواد علیهم السلام

قطره ای از فضائل امام حسین علیهم السلام

مناقب امام حسن علیهم السلام

فضائل امام حسن علیهم السلام

مناقب امام زمان(عج)

مناقب امام رضا علیهم السلام

فضائل امام رضا علیهم السلام

مناقب امام کاظم علیهم السلام

فضائل امام کاظم علیهم السلام

فضائل امام صادق علیهم السلام

مناقب امام صادق علیهم السلام

مناقب امام هادی علیهم السلام

فضائل امام هادی علیهم السلام

مناقب امام حسین علیه السلام

فضائل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

مناقب اهل بیت علیهم السلام

فضائل امام حسین علیهم السلام

مناقب امام محمد باقر علیهم السلام

فضائل امام محمد باقر علیهم السلام

فضائل حضرت عباس علیهم السلام

فضائل حضرت فاطمه س

مناقب مسلم بن عقیل علیهم السلام

فضائل مسلم بن عقیل علیهم السلام

۱۳۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قطره ای از فضائل اهل بیت علیهم السلام» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امام جواد علیه السلام


یوسف بن حاتم شامى در کتاب «درّ النظیم» از ابراهیم بن سعید نقل مى ‏کند که گفت: حضرت جواد علیه السلام را دیدم که دست مبارکش را به برگهاى زیتون مى‏ زد و آنها به نقره تبدیل مى ‏شد، من بسیارى از آنها را گرفتم و در بازار مصرف کردم و هیچگونه تغییرى نکرد.



نوادر المعجزات: 180 ح4، دلائل الإمامة: 398 ح 8 ، مدینة المعاجز: 319/7 ح 45.

بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امام جواد علیه السلام



کلینى ‏رحمه الله در کتاب «کافى» از یحیى صنعانى نقل کرده است که گفت:

    در مکّه خدمت حضرت رضا علیه السلام رسیدم و دیدم که آن حضرت براى فرزندش امام جواد علیه السلام موز را پوست مى ‏کند و به او مى‏ خوراند . به ایشان عرض کردم: فدایت شوم ایشان آن نوزاد مبارک است ؟

 فرمود : نعم ، یا یحیى هذا المولود الّذی لم یولد فی الإسلام مثله مولود أعظم برکة على شیعتنا منه .

 بلى اى یحیى ، این نوزادى است که در اسلام بابرکت تر از او براى شیعیان فرزندى به دنیا نیامده است.



الکافى : 360/6، بحار الأنوار : 35/50 ح 24.

بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امام حسین علیه السلام


سیّد محمّد حسین نوه مجلسى رحمه الله در کتابش مى‏ نویسد :

    از وقایع سال‏هاى بعد از 90 هجرى اینستکه در مسیر یک رودخانه در شهر تستر سنگریزه ‏اى یافت شد که بر آن کلماتى به خطّ سرخ رنگى نگاشته شده بود .

    حاکم شهر آن را نزد سلطان سلیمان فرستاد و او آن را براى جدّم علّامه مجلسى قدس سره ارسال کرد ، ایشان به کنده‏ کاران ماهر و صنعتگران باهوش آن سنگ را نشان داد تا همگى در نقش آن دقّت کنند ، و آنها بعد از بررسى گواهى دادند که این نقش ساخته دست بشر نیست بلکه طبیعى است و به قلم قدرت پروردگار در این سنگ ایجاد شده است .

    کلماتى که بر آن نگاشته شده بود چنین بود :

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم لا إله إلّا اللَّه ، محمّد رسول اللَّه ، علیّ ولیّ اللَّه، قتل الإمام الشهید المظلوم الحسین بن الإمام علیّ بن أبی طالب ‏علیهما السلام وکتب بدمه بإذن اللَّه وحوله على کلّ أرض وحصاة «وَسَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُون»(1)» .

 بنام خداوند بخشنده مهربان ، خدائى جز خداوند یکتا نیست ، محمّد فرستاده خدا است ، على ولىّ خداوند است ، امام شهید مظلوم حسین بن على علیهما السلام کشته شد ، و با خون مبارک او به قدرت پروردگار بر هر زمین و هر سنگریزه ‏اى این آیه نوشته شد : «کسانى که به اهل بیت پیغمبر ظلم و ستم کردند به زودى خواهند فهمید که به چه کیفرگاهى بازگشت مى ‏کنند» .

    سپس سلطان دستور داد که براى آن یک جایگاه نقره ‏اى درست کنند و آن را به گونه ‏اى زینت دهند تا بر بازوى خود ببندد .

  و مشابه این حکایت خبرى است که شیخ بهائى رحمه الله نقل کرده است :

  در سرزمین کربلا درّ سرخ رنگى یافت شد که بر آن دو بیت زیر نوشته شده بود :

أنا درّ من السماء نثرونی

یوم تزویج والد السبطین

کنت أصفى من اللجین بیاضاً

صبغتنی دماء نحر الحسین‏ علیه السلام(2)

 من درّى هستم که در مراسم جشن ازدواج امیرالمؤمنین با حضرت زهرا علیهما السلام از آسمان بر سر مردمان پاشیده شدم .

 من از نقره خام رنگم سفیدتر و باصفاتر بود ، خون گلوى امام حسین علیه السلام مرا اینگونه سرخ کرده است .


پی نوشت :


1) سوره شعراء آیه 227.

2) ریاض المدح والرثاء« تألیف شیخ سلیمان بلادى بحرانى: 221 ، فاطمة الزهراء علیها السلام بهجة قلب المصطفى‏ صلى الله علیه وآله وسلم : 468.

بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امام حسن علیه السلام


محمّد بن جریر طبرى رحمه الله در کتاب «نوادر المعجزات» از زید بن ارقم نقل کرده است که گفت : در مکّه مکرّمه با عدّه ‏اى بودیم و امام حسن مجتبى علیه السلام آنجا حضور داشتند ، از آن حضرت درخواست کردیم که معجزه‏ اى به ما نشان دهد که آن را در شهر کوفه براى دوستان خود نقل کنیم ، وقتى چنین گفتیم دیدم امام حسن علیه السلام کلماتى فرمود .

    ناگهان خانه کعبه بالا رفت تا اینکه در هوا قرار گرفت ، اهل مکّه در آن هنگام از این جریان غافل و به کار خود مشغول بودند ، آنها که شاهد قضیّه بودند بعضى گفتند : این سحر است ، و بعضى گفتند : این کار عجیب و خارق العاده است ، عدّه زیادى از زیر آن خانه عبور کردند و آن در هوا معلّق بود ، سپس امام علیه السلام آن را به جاى خود برگردانید .(1)


پی نوشت :



نوادر المعجزات: 104 ح 10، دلائل الإمامة: 169 ح 15، مدینة المعاجز: 238/4 ح 21.

بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل حضرت فاطمه سلام الله علیها


 علىّ بن ابراهیم قمى قدس سره در تفسیر خود از امام باقر علیه افضل الصلاة والسلام در ذیل این آیه شریفه «إنَّها لإحْدَى الکُبَر × نَذیراً لِلْبَشَر»(1) «او یکى از بزرگترین آیات الهى است × و بیم دهنده آدمیان است» نقل کرده است که فرمود :


 یعنی بها فاطمة علیها السلام .(2) مقصود فاطمه علیها السلام است .


    مؤلّف رحمه الله گوید : لفظ بشر که در آیه ذکر شده شامل حضرت آدم علیه السلام و تمام نسل او تا روز قیامت مى‏ باشد .


پی نوشت :


1) سوره مدّثّر ، آیه 35 و 36 .


2) تفسیر قمى: 396/2، بحار الأنوار : 331/24 ح 55، و23/43 ح 16، تفسیر برهان : 402/4 ح1.

بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امیرالمومنین علیہ السلام


  بحرانى رحمه الله در تفسیر برهان از بُرسى رحمه الله نقل مى‏ کند که روایت شده:


وقتى هارون به برادرش موسى ملحق شد، روزى بر فرعون وارد شدند و از او در دل آنها ترسى پیدا شد، ناگهان‏ اسب سوارى را پیشاپیش خود مشاهده کردند که لباسى از طلا پوشیده و در دست شمشیرى از طلا داشت - وفرعون طلا را خیلى دوست مى ‏داشت - اسب‏سوار رو به فرعون کرد و فرمود: جواب این دو نفر را بده و گرنه تو را خواهم کشت.


فرعون از مشاهده این صحنه ناراحت و پریشان شد و گفت: این کار را فردا انجام خواهم داد، و هنگامى که آنها خارج شدند دربان‏ها را خواند و آنها را بازخواست کرد، از کیفر عمل ترسانید و به ایشان گفت: چگونه این اسب‏ سوار بدون اجازه بر من وارد شد ؟ آنها به عزّت فرعون قسم یاد کردند که جز آن دو نفر کسى داخل نشد.


اسب سوار مثال على علیه السلام بود (وجود آن حضرت در قالبى مثالى بود) که خداوند پیامبرانش را در پنهانى به سبب‏ او تأیید کرد و خاتم الأنبیاء را به طور آشکار(1) یارى نمود، او کلمه بزرگ پروردگار است که خدا او را به هرصورتى که خواست براى اولیاء خود ظاهر کرد و آنها را یارى نمود، و به آن کلمه خدا را خواندند، آنها را اجابت‏ کرد و نجاتشان داد، و این آیه به آن قصّه اشاره دارد که فرمود: «وَنَجْعلُ لَکما سُلطاناً فَلایَصِلون إلَیْکما بِآیاتِنا»(2)؛ «با آیات و معجزاتى که به شما عطا کردیم براى شما دو نفر قدرتى قرار مى‏ دهیم که هرگز دشمنان به شما دست‏ نیابند».


ابن عبّاس مى ‏گوید: آیت کبرى و نشانه بزرگ الهى که خدا براى آن دو بزرگوار قرار داد همان اسب‏سوار بود.(3)


پی نوشت :


1) سیّد نعمت‏ اللَّه جزائرى رحمه الله در کتاب «الأنوار النعمانیّة: 30/1» از پیغمبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم نقل کرده است که آن حضرت به امیر مؤمنان على علیه السلام فرمود: «یا علیّ‏ إنّ اللَّه تعالى قال لی: یا محمّد، بعثت علیّاً مع الأنبیاء باطناً ومعک ظاهراً» ؛ «على جان ؛ خداوند تبارک و تعالى به من فرمود: اى محمّد ؛ على را با همه‏ انبیاء به طور پنهانى و با تو به طور علنى و آشکار همراه نمودم».


2) سوره قصص، آیه 35.


3) مشارق انوار الیقین: 81، تفسیر برهان: 226/3 ح 2.

بسم الله الرحمن الرحیم 


فضائل حضرت زینب سلام الله علیها


نام گذاری زینب از طرف خدا


 هنگامی که زﯾﻨﺐ (س) ﻣﺘﻮﻟـﺪ ﺷـﺪ ، ﻣـﺎدرشﺣﻀـﺮت زﻫﺮا (س) او را ﻧﺰد ﭘـﺪرش اﻣﯿﺮاﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ (ع) آورده و

ﮔﻔﺖ : اﯾﻦ ﻧـﻮزاد را ﻧﺎﻣﮕـﺬاری ﮐﻨﯿـﺪ ! ﺣﻀـﺮت ﻓﺮﻣـﻮد: ﻣﻦ از رﺳـﻮل ﺧـﺪا ﺟﻠـﻮ ﻧﻤﯽاﻓﺘﻢ ، در اﯾﻦ اﯾـﺎم ﺣﻀـﺮت رﺳﻮل اﮐﺮم (ص) در 

ﻣﺴﺎﻓﺮت ﺑﻮد ، ﭘﺲاز ﻣﺮاﺟﻌﺖ ازﺳـﻔﺮ، اﻣﯿﺮاﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦﻋﻠﯽ(ع) ﺑﻪ آنﺣﻀﺮت ﻋﺮضﮐﺮد : ﻧﺎﻣﯽ را ﺑﺮای ﻧﻮزاد اﻧﺘﺨﺎب ﮐﻨﯿﺪ ، رﺳﻮل ﺧﺪا 

(ص) ﻓﺮﻣﻮد : ﻣﻦ ﺑﺮ ﭘﺮوردﮔﺎرمﺳﺒﻘﺖ ﻧﻤﯽﮔﯿﺮم ، در اﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎم ﺟﺒﺮﺋﯿﻞ (ع) ﻓﺮود آﻣﺪه و ﺳﻼم ﺧﺪاوﻧﺪ را ﺑﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ (ص) اﺑﻼغ ﮐﺮده و 

ﮔﻔﺖ :ﻧـﺎم اﯾﻦ ﻧﻮزاد را «زﯾﻨﺐ» ﺑﮕﺬارﯾـﺪ ! ﺧﺪاوﻧـﺪ ﺑﺰرگ اﯾﻦ ﻧﺎم را ﺑﺮای او ﺑﺮ ﺑﺮﮔﺰﯾـﺪه اﺳﺖ ، ﺑﻌـﺪ ﻣﺼﺎﯾﺐ و ﻣﺸـﮑﻼﺗﯽ را ﮐﻪ ﺑﺮ آن 

ﺣﻀـﺮت وارد ﺧﻮاﻫـﺪ ﺷـﺪ ، ﺑﺎزﮔﻮ ﮐﺮد. ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ اﮐﺮم (ص) ﮔﺮﯾﺴﺖ و ﻓﺮﻣﻮد: ﻫﺮﮐﺲ ﺑﺮ اﯾﻦ دﺧﺘﺮ ﺑﮕﺮﯾـﺪ ، ﻫﻤﺎﻧﻨﺪﮐﺴـﯽاﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ 

ﺑﺮادراﻧﺶﺣﺴﻦ و ﺣﺴﯿﻦ ﮔﺮﯾﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ .


منبع :


  ﻓﺎﻃﻤﻪ زﻫﺮا (س) دل ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ (ص) ، ص854. 


بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امام هادی علیه السلام


 راوندى‏ رحمه الله در کتاب «خرائج» مى‏ نویسد: روایت شده که ابو هاشم جعفرى(1) بعد از وفات حضرت رضا و فرزندش امام جواد علیه السلام خدمت امام هادى مى ‏رسید و زیاد به آن حضرت مراجعه مى‏ کرد، روزى عرض کرد: من وقتى از خدمت شما به بغداد مى ‏روم شوق دیدار شما را پیدا مى‏ کنم، گاهى نمى‏ توانم با کشتى سفر کنم، مرکبى هم جز همین بِرذون(2) ضعیف ندارم، از خدا بخواهید که مرا در راه زیارت شما تقویت فرماید.

    امام علیه السلام براى او دعا کرد و فرمود:

 قوّاک اللَّه یا أباهاشم ، وقوّى برذونک .

 خداوند به تو اى ابو هاشم و برذونت قوّت دهد .

    راوى گوید: بعد از دعاى آن حضرت ابوهاشم نماز صبح را در بغداد مى‏ خواند و با همان مرکب براه مى‏ افتاد و نزدیک ظهر به سامراء مى‏ رسید(3) دوباره اگر مى‏ خواست همان روز به بغداد بر مى ‏گشت و این از عجیب‏ ترین دلایل و معجزاتى بود که از آن امام علیه السلام مشاهده شد .(4)

پی نوشت :

1) او داود بن قاسم بن اسحاق بن عبداللَّه بن جعفر بن ابى طالب است .

    نجاشى در کتاب رجال خود ص 156 رقم 411 فرموده است : ابوهاشم مقام و مرتبه والایى نزد ائمه طاهرین علیهم السلام داشت ، و از ثقات است که به خبرش اطمینان حاصل‏ مى‏ شود ، و شیخ رحمه الله در «فهرست» فرموده است : ابوهاشم از ائمّه علیهم السلام پنج امام بزرگوار - از حضرت رضا علیه السلام تا حضرت صاحب الأمر ارواحنا فداه - را درک کرده است .

2) برذون نوعى چهارپا است که از اسب ضعیفتر و از الاغ در راه‏ رفتن تواناتر است، ظاهراً به آن یابو گفته مى‏ شود.

3) فاصله بین سامراء و بغداد ، سى فرسخ است .

4) الخرائج: 672/2 ح1، إعلام الورى: 361، مناقب ابن شهراشوب: 409/4 ، بحار الأنوار : 137/50 ح 21، إثبات الهداة: 437/3 ح 33 ، مدینة المعاجز : 454/7 ح 37 .

بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل امام هادی علیه السلام


بن شهر آشوب رحمه الله در کتاب «مناقب» و قطب راوندى رحمه الله در کتاب «خرائج» از ابوهاشم جعفرى نقل کرده‏ اند که گفت:

    خدمت امام هادى علیه السلام شرفیاب شدم، آن حضرت با من به زبان هندى سخن گفت، و من نتوانستم به خوبى پاسخ دهم در پیش روى آن حضرت سطل کوچکى بود که پر از سنگریزه بود.

    امام علیه السلام یکى از آن سنگریزه ‏ها را برداشت و در دهان مبارک خود نهاد و قدرى آن را مکید، و سپس آن را به من مرحمت فرمود و من آن را در دهانم گذاشتم، بخدا قسم از نزد آن حضرت برنخاستم مگر اینکه با هفتاد و سه لغت مى توانستم سخن بگویم که یکى از آنها هندى بود.(1)

پی نوشت :

4) الخرائج: 673/2 ح2، مناقب ابن شهراشوب: 408/4، إعلام الورى: 360 ، بحار الأنوار : 136/50 ح 17، کشف الغمّة: 397/2، مدینة المعاجز: 451/7 ح 34 .


بسم الله الرحمن الرحیم


فضائل پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم


على بن ابراهیم قمى رحمه الله از امام صادق علیه السلام نقل کرده است:

ابلیس (لعنت خدا بر او باد) نزد حضرت موسى علیه السلام آمد در حالی که او به مناجات با پروردگار مشغول بود، فرشته اى از فرشتگان گفت: واى بر تو چه امیدى نسبت به او دارى و او در حال مناجات با خداوند است؟

گفت: همان امیدى که به آدم داشتم و او در بهشت ساکن بود.

و از آنچه خداوند به حضرت موسى علیه السلام فرموده اینست که:

اى موسى، نماز را قبول نمى‏ کنم مگر از کسى که براى عظمت من فروتنى داشته باشد، و قلب او خوف مرا در برداشته باشد، روزش را به یاد من سپرى کند و در حالی که اصرار و پافشارى به خطا و گناه دارد شب نکند، و حقّ ‏اولیاء و دوستان مرا بشناسد.